سیروس، مردی که چهار نفر از اعضای خانواده خود منجمله دو دخترش را به قتل رساند

بازخوانی پرونده قتل خانوادگی

▪️ زمان وقوع قتل ۲۴ مهرماه ۱۳۹۷

▪️مکان تهران خیابان نبرد

▪️مقتولین ۴ نفر: ساناز ۱۷ ساله (فرزند قاتل) ، سولماز ۱۹ ساله (فرزند قاتل) ، اقای سبزعلی ۷۹ ساله (پدرزن قاتل) و خانم بمانی ۷۰ ساله (مادر زن قاتل)

▪️زمان اجرای حکم قصاص: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ زندان رجایی شهر

صبح روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ پس از گذشت چهار سال و هفت ماه از طی شدن روند دادرسی، سیروس به حکم دادگاه و طبق درخواست اولیای دَم اعدام شد. هر چند مجازات اعدام، ناقض حقوق بشر، و عملی غیر انسانی است که همچنان در نظام جمهوری اسلامی اجرا می شود اما نکته‌ی قابل توجه در دلیل اعدام سیروس، قتل دخترانش نیست. او به خاطر قتل پدر همسر سابقش( یعنی قتل یک مرد) مجازات شد. چرا که مطابق ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی در صورتیکه پدر یا جد پدری فرزند خود را به قتل برساند قصاص نمی شود و تنها در صورت درخواست مادر مقتول، پدر یا جد پدری فقط مکلف به پرداخت دیه به ورثه خواهد شد. همچنین پدر و جد پدری در صورتی که شریک جرم باشند( دستور دهنده یا هماهنگ کننده قتل فرزند) فقط به سه تا پانزده سال حبس محکوم خواهند شد. قانون مجازات اسلامی علاوه بر دیه مقرر شده، طبق ماده ۶۱۲ می گوید: چنانچه قتل عمد فرزند باعث رعب و وحشت و اخلال در جامعه شود محکومیت تعزیری بر قاتل اعمال می شود که محکوم به سه تا ده سال حبس می شود. یعنی پدر و جد پدریِ قاتل باز هم نه به دلیل کشتن فرزند بلکه چون باعث ایجاد ترس و وحشت عمومی و اخلال در جامعه شده اند به مجازات حبس محکوم می شوند. نتیجه این که اگر پدر یا جد پدری مستقیما اقدام به قتل فرزند خود کنند از آنجائیکه صاحبِ خون فرزند خود محسوب می شود فقط به پرداخت دیه محکوم خواهند شد و اگر مادر مقتول نسبت به قتل فرزندش اعلام رضایت کند (همچنان که در پرونده قتل ناموسی «دنیا رضایی» شاهد آن بودیم) پدرِ قاتل، یک هفته بعد از وقوع جنایت از پرداخت همان میزاندیه نیز معاف و آزاد خواهد شد.

نکته حیرت‌انگیز و جالب توجه در این قانون ارتجاعی و ضد انسانی این است که اگر پدر، قتل را مخفیانه انجام داده باشد به شکلی که باعث ایجاد رعب و وحشت و اخلال در جامعه نشده باشد همان مجازات ۳ الی ۱۰ سال حبس نیز بر او بخشیده می شود. در واقع مجازات ۳ الی ۱۰ سال حبس باز هم نه برای قتل فرزند، بلکه برای جلوگیری از ایجاد رعب و وحشت در جامعه است.

سیروس مردی ۴۷ ساله، ورزشکار، بوکسور و مربی بدنسازی بود. او در مهرماه ۱۳۹۷ دو دختر جوان خود به نام های ساناز ۱۷ ساله و سولماز ۱۹ ساله، را به همراه پدر زنش آقای (سبزعلی) و و مادر زنش (خانم بمانی) به قتل رسانده بود. وی در پاسخ به یک خبرنگار که پرسیده بود: چرا دخترهایت را کشتی؟ گفته بود: دخترهایم را کشتم چون مادرشان الگویشان بود. می‌دانستم که در آینده مثل مادرشان خواهند شد و زندگی مرد دیگری را مثل من بهم می‌ریزند. مادرزن و پدرزنم را هم به خاطر دخالت هایشان به قتل رساندم. مخصوصاً مادرزنم که با دخالت‌ هایش زندگی‌ام را بهم ریخته بود. او در ادامه گفته بود تصمیم گرفتم با شیرموزی كه بیست قرص بیهوشی در آن ریخته بودم، خودم و آنها را بكشم اما چون سیزده سال بود که قرص اعصاب می‌خوردم آن قرص‌ها زیاد در من اثر نكرد. ساعت ۱۱:۳۰ شب بود که رفتم سراغ دو دخترم و هر دو را بعد از خفه كردن، با چاقو سر بریدم. حتی چند مشت به دختر كوچك‌ترم زدم تا راحت بمیرد و مثل دختر بزرگ‌ترم موقع مرگ سختی نبیند. آب خوردم و سمت اتاق‌نشیمن آمدم دیدم مادرزنم بیدار است، به او گفتم چرا نخوابیدی كه رفت خوابید. سپس پدرزنم را با چاقو سر بریدم و بعد با حمله به مادرزنم كه تازه خوابیده بود او را هم كشتم. تا صبح بالای سر دخترانم بودم و گریه كردم. بوسیدمشان، موهایشان را با ادكلن و عطر شستم و بعد پتو رویشان انداختم. حدود ۴۰۰ قرص خوردم و با چاقو رگ دستانم را زدم تا بمیرم، اما نشد. برادرم سر رسید و مرا به بیمارستان رساند تا ازمرگ نجات یابم.

ساناز و سولماز

سیروس پس از دستگیری، برای تشخیص سلامت روانش به پزشکی قانونی معرفی شد اما کارشناسان گفتند، او به اختلال روانی خاصی مبتلا نیست و دلیلی مبنی بر فقدان قوه‌ی تمیز یا اراده در وی به دست نیامده است. پس از تایید سلامت روانی نامبرده، پرونده وی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده فرستاده شد. همسر سابق سیروس، طبق قوانین موجود برای قتل ۲ دختر و مادرش, درخواست دیه و برای قتل پدرش درخواست قصاص کرد. دیگر اعضای خانواده مقتولین نیز برای قتل مادرشان دیه و برای قتل پدرشان حکم قصاص درخواست کردند

انگیزه سیروس از انجام این جنایت هولناک، اختلافات او و همسر سابقش عنوان شد که ۵ سال قبل از وقوع جنایت از یکدیگر طلاق گرفته بودند اما به خاطر فرزندانشان با یکدیگر زندگی می کردند. شاید اگر همسر و دختران آسیب دیده از طلاق و خشونت خانگی در زندگی سیروس، تحت حمایت قانون قرار می گرفتند و از محیط پر تنش این زندگی دور می شدند یا به مکانی امن منتقل می شدند علاوه بر اینکه از قتل دو دختر جوان جلوگیری می شد، پدر بزرگ و مادربزرگ خانواده نیز قربانی این قتل هولناک نمی شدند و سیروس نیز به اعدام محکوم نمی شد. اثرات مخرب اینگونه قتل‌های خشونت بار، تا سالیان سال نه تنها بر محیط خانواده و اطرافیان سایه خواهد انداخت بلکه سلامت روان جامعه را نیز در معرض خطر قرار داد. عدم اعمال مجازات مناسب برای قاتلین در اینگونه پرونده ها و باز بودن دست اولیای دم در قتل یا بخشش قاتل، الگویی خطرناک برای دیگر افراد جامعه خواهد بود تا در هنگام فشارهای اجتماعی یا روحی و روانی، بدون احساس نگرانی از عواقب اینگونه اعمال به جنایات مشابه دست بزنند. متاسفانه به دلیل عدم آگاهی، و فرهنگ غلط، اکثر مردم مجازات اعدام را راهکاری برای کاهش جرم می دانند. مخالفین قانون قصاص اما چنین استدلال می کنند که اعدام ما را به گسترش عدالت در جامعه نزدیک نمی‌کند زیرا اعدام مجرمان، باز تولید خشونت است . هیچ مدرک معتبری وجود ندارد که نشان دهد مجازات اعدام موثرتر از مجازات‌های دیگر مانند زندانی‌شدن است و از وقوع جرم در جوامع جلوگیری می‌کند. برعکس، آمار جرم و جنایت در کشورهایی که مجازات اعدام را ممنوع کرده‌اند، بسیار کاهش یافته است. به عنوان مثال در کانادا، میزان قتل در سال ۲۰۰۸ کمتر از نصف سال ۱۹۷۶ بود که مجازات اعدام در آن سال لغو شد. از طرفی واگذاری تصمیم به خانواده مقتولین برای بخشش یا عدم بخشش قاتل، بار روانی سنگینی را بر دوش آنها می گذارد که احساس گناه، پشیمانی و اندوه از جمله ی این اثرات است و می تواند تا سالیان سال بر دوش تصمیم گیرندگان سنگینی کند و باعث آسیب های روحی و روانی جدی به آنان شود. تصمیم گیری برای مجازات مجرمین فقط و فقط باید در ید دادگاه و قضات صالح با استناد به قوانین عادلانه و سنجش آسیب های تمام جوانب این احکام باشد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *