گزارش ماهانه قتل های ناموسی در ایران-سپتامبر2021

تنظیم گزارش: اوین مصطفی‌زاده ؛

“کمپین توقف قتل‌های ناموسی”، در یک گزارش تحلیلی_آماری به موارد خشونت‌های ناموسی در ایران در ماه سپتامبر 2021 می‌پردازد.
در این گزارش به موارد قتل‌ زنان، قتل‌های دیر رسانه‌ای شده از ماه‌های قبل، خشونت‌هایی که از بستر “تفکر مالکیت بر بدن زن “و تبعات ناشی از “ناموس پرستی”، و”خون‌بس ” بعنوان پدیده‌ای نشات گرفته از ناموس پرستی، پرداخته شده است.
همچنین در محتوای این گزارش دیدگاه کمپین به انواع خشونت‌های ناموسی و قتل‌های تحت عنوان “اختلافات خانوادگی” که ناشی از “تفکر ناموس‌ پرستی” و ” مالکیت بر بدن زن” هست، گنجانیده شده است.

این گزارش شامل 12مورد خشونت ناموسی و تبعات این خشونت است؛
• پرداختن به 3 مورد قتل زنان (لاهیجان، یزد، آبادان)
• پرداختن به 1 مورد قتل دیرتر رسانه‌ای شده (تهران)
• پرداختن به 5مورد، تهدید، فشارو اخاذی از زنان با انتشار تصاویر شخصی باهدف انتقام جویی(وقتی بدن زن در عرصه عمومی مالکیت پیدا می‌کند و به ابژه‌ای برای خشونت تبدیل می‌شود)، (کرمان، نوشهر، بوشهر،خراسان جنوبی، گیلان)
• پرداختن به 2مورد قتل دیگرافراد از سوی مردان باهدف به‌دست آوردن زن یا حذف کسانی که به زن “نیت” دارند، بعنوان خشونت ناشی از تفکر مالکیت برزن (تهران)
• ادعای خون بس بعنوان پدیده‌ای ناشی از تفکر مالکیت بر زن، که خشونت علیه زنان و تفکر ناموس‌پرستی را بازتولید می‌کند (تهران)

شرح 3 مورد از قتل زنان به ترتیب تاریخ واقعه؛
• 18 سپتامبر/ لاهیجان؛ قتل یک زن 70 ساله به دست شوهر 42 ساله به‌دلیل “اختلافات خانوادگی”. قاتل پس از به قتل رساندن همسر او را در حیاط خانه دفن کرده بود. وی بعد از 10 روز خود را به پلیس معرفی کرد و بازداشت شد.
• 23 سپتامبر/ یزد؛ قتل یک زن 27 ساله به دست همسرش به دلیل “اختلافات خانوادگی”. قاتل بازداشت شد.
• 28 سپتامبر/ آبادن؛ قتل خواهر 38ساله و جوان 32 همراه او توسط برادر به دلیل “اختلافات خانوادگی”. متهم بازداشت شده است.
قتل‌های دیر رسانه‌ای شده؛
در سپتامبر 2021 مجموع ١ مورد قتل زنان در رسانه‌های خبری منتشر شده که در ماه‌های گذشته اتفاق افتاده بود.
• 7سپتامبر/ تهران؛ فاش‌شدن و دستگیر شدن متهم به قتل یک زن جوان در تهران. در سال 1394 “سمیه” 30 ساله به‌دست همسرش با انگیزه “ناموسی” به قتل رسید. آنها دارای یک دختر بودند و همسر سمیه معتاد بوده است.
دیگر خشونت‌های ناموسی یا تبعات ناشی از “تفکر ناموس پرستی”؛
1_ تهدید، فشارو اخاذی از زنان با انتشار تصاویر شخصی باهدف انتقام جویی(وقتی بدن زن در عرصه عمومی مالکیت پیدا می‌کند و به ابژه‌ای برای خشونت تبدیل می‌شود)؛
• 6 سپتامبر/ کرمان؛ اخاذی و برقراری روابط اجباری با زنی جوان با استفاده از تصاویر شخصی. این زن جوان از طریق اینستاگرام با متهم آشنا شده و درپی جلب اعتماد زن و سپس دریافت تصاویر شخصی از او، متهم قصد اخاذی و روابط اجباری با او را داشته که با شکایت این زن جوان دستگیر شد.
• 6سپتامبر/ نوشهر؛ تهدید و اخاذی از یک زن به‌ دنبال دسترسی غیرمجاز به تصاویر خصوصی و خانوادگی. فرد متهم دستگیر شده است.
• 20 سپتامبر/ بوشهر؛ ساخت اکانت اینستاگرام و انتشار تصاویر خصوصی یک زن جوان به‌ دلیل اختلاف مالی با همسر زن. به‌ دنبال شکایت همسر زن فرد متهم بازداشت شد
• 22 سپتامبر/ خراسان جنوبی، قاین؛ فحاشی و توهین و نشر مطالب ناشایست همراه با تصاویر شخصی علیه یک زن از سوی همسر سابقش به دلیل اختلافات قبلی در شبکه شاد. متهم با شکایت زن بازداشت شد.
• 28 سپتامبر/ روستای چابکسر ازتوابع رودسر در گیلان؛ مردی 29ساله در روستای چابکسر از توابع رودسر در گیلان با هدف انتقام جویی از زنی جوان به دلیل رد درخواست ازدواج اقدام به چاپ و نصب تصاویر خصوصی یک زن در معابر عمومی می‌کند
2_ قتل دیگر افراد از سوی مردان با هدف به‌دست آوردن زن یا حذف کسانی که به زن “نیت” دارند، بعنوان خشونت ناشی از تفکر مالکیت برزن؛
• 20 سپتامبر/ تهران؛ یک مرد 25ساله افغانستانی در یک گاوداری به‌دلیل داشتن نیت دایی 23 به همسرش او را به قتل رسانید.
• 30 سپتامبر/ تهران؛ فرهاد20ساله که به دختری بنام آزیتا علاقه داشته وقتی او را به همراه اردشیر23 می‌بیند رقیب عشقیش را به قتل می‌رساند. متهم بازداشت شده است.
3_ ادعای خون بس بعنوان پدیده‌ای ناشی از تفکر مالکیت بر زن، که خشونت علیه زنان و تفکر ناموس‌پرستی را بازتولید می‌کند؛
• 23سپتامبر/ تهران؛ شرط “ازدواج خواهر قاتل با برادر مقتول” از سوی خانواده مقتول. این قتل در سال 93 اتفاق افتاده و حالا بعد از 7سال بلاتکلیفی قاتل، خانواده مقتول شرط ببخش اعدام را ازدواج خواهر قاتل با برادر بزرگ مقتول عنوان کرده‌اند که 15 سال از خواهرش بزرگتر است.

“خون‌بس” یا “فیصله”، رسمی عشیره‌ای است که برای پایان دادن به انتقام و خون‌خواهی میان دو خانواده، دختری از خانواده قاتل را به عقد مردی از خانواده مقتول درمی‌آورند.
بسیاری از فعالان حقوق بشر، این رسم را غیر انسانی، برخلاف موازین حقوق بشر و باعث قربانی شدن زنان می‌دانند.
این سنت‌ مصداق بارز ازدواج اجباری، برده‌داری، نفی حقوق انسانی و دارای بار خشونت روانی و جسمی است.
کمپین توقف قتل‌های ناموسی هم این سنت را برساختی ناشی از تفکر مالکیت بر بدن زن می‌داند که براساس آن زن بعنوان ملکی انگاشته می‌شود که هیچگونه اختیاری بر بدن، تصمیمات و امور زندگی خود ندارد و این مردان طایفه هستند که او را بعنوان ملکی به تملکی طایفه‌ای دیگر در آورده و زن هم بعنوان ابژه و شئی که ازآن خود نیست باید فرمانبردار باشد.
طی 11 سال گذشته در ایران، 5 بار از سوی مسولین استان‌هایی مانند خوزستان برای ثبت ملی رسم خون‌بس تلاش شد، اما با اعتراض‌هایی از سوی یونسکو بعنوان یک امری غیرانسانی و اعتراض فعالیت زن مسؤولان میراث فرهنگی نتوانستند آن را به ثبت رسمی برسانند.

چرا کمپین اعتقاد دارد که قتل‌های ناشی از “اختلافات خانوادگی”، ریشه در تفکر ناموس‌پرستی دارد؟
در رابطه با قتل زنان، تحلیل‌های بسیاری حول مسئله قوانین حاکم، تبعیض نظام‌‌مند حکومتی علیه زنان، فرهنگ پدر سالار و مردسالاری نهادینه شده در خانواده و جوامع ایرانی، تعصبات مذهبی و … می‌چرخد.
در این بخش، درگفتگو با “رضوان مقدم”، سخنگوی “کمپین توقف قتل‌های ناموسی”، قتل زنان تحت عنوان “اختلافات خانوادگی” را از بر ساخت “تفکر مالکیت بر زن” و “تفکر ناموس‌پرستی” مورد توجه قرار می‎دهیم و اینکه کجا می‌توان به ارتباط خشونت جنسیتی و افزایش روزمره آن در ایران با تفکر که زن را مایملک مرد می‌داند رسید؟
رضوان مقدم، سخنگوی “کمپین توقف قتل‌های ناموسی” که درحال حاضر بر مستندسازی قتل‌های ناموسی چند دهه گذشته در ایران کار می‌کند، ضمن اشاره به چندین مورد از این مستندسازی‌ها، به چندین نوع از “قتل‌های ناموسی” می‌پردازد.
رضوان مقدم، اعتقاد دارند که قتل‌های تحت عنوان “اختلافات خانودگی” سرپوشی است برروی “قتل‌های ناموسی”، چراکه قصد پنهان‌کاری است. برای مثال وقتی یک دختر 13ساله به دست پدرش به قتل می‌رسید و دادگاه‌ و رسانه ‎ها دلیل قتل را “اختلافات خانوادگی” عنوان می‌کنند؛ سوالی که پیش می‌آید این است، یک پدر با یک دختر 13 ساله چه اختلاف خانوادگی می‌تواند داشته باشد؟ یا یک برادر با یک دختر 13،14 ساله یا یک برادر 20 ساله با خواهر 27 ساله. این موارد را به این دلیل عنوان کردم که در جریان مستند کردن قتل‌های ناموسی با چنین مواردی برخورد کردم که تحت عنوان اختلافات خانودگی از آنها یاد شده، درحالی که می‌بینم پشت آنها مساله دیگری نهفته است.
یا مثلا تقاضای طلاق ازنظر بعضی از خانواده‌ها ننگ و عار شمرده می‌شود و جهت حفظ “حیثیت” قتل روی می‎دهد. ما به موارد بسیاری از این دسته برخورد کردیم که زن تقاضای طلاق کرده و زمانی که به خانه پدری بازگشته توسط برادر و پدر به قتل رسیده و با عنوان “اختلافات خانوادگی” از آن یاد شده، درحالی که در بررسی خبر به همان قتل برمبنای “تفکر ناموس‌پرستی” بازمی‌گردیم.
یا وقتی کسی نامزدش را به‌ دلیل جواب رد در مساله‌ای به قتل می‌رساند، در دسته‌بندی قتل‌های ناموسی قرار می‌گیرد چراکه قاتل خود را مالک جسم زن دانسته و حاضر به قبول جواب نه نیست و آن را توهین به خود و بی‌آبرویی خود دانسته. چراکه ریشه قتل‌های ناموسی بر “احساس تملک بر جسم و جان” زنان باز می‌گردد و به نظر من هر قتلی که برآمده از احساس تملک بر زن باشد برمیگردد به قتل‌های ناموسی. اما در مواردی که اختلاف برسر ارث و مسائل مالی باشد، قضیه جدا است.
حتی موارد اسیدپاشی به زنان نیز می‌تواند “اسیدپاشی‌های ناموسی” باشد که از آنها نیز تحت عنوان “اختلافات” نامبرده می‌شود. برای نمونه زنی زیبا که شوهرش فوت کرده است، برادر شوهر فکر می‌کند که این زن ملک خانواده شوهری است و نباید از آن خارج شود و مردان دیگری صاحب این زن و چهره زیبای آن شوند؛ به‌همین دلیل به اسیداشی متوصل می‌شود و در زمره “اسیدپاشی‌های ناموسی” قرار می‌گیرد. اگر هم منجر به قتل شود در چهارچوب قتل‌های ناموسی قرار می‎گیرد و نام‌گذاری آنها با عنوان “اختلافات خانوادگی” مشکلی را حل نخواهد کرد.

چرا مراجع قضایی و پلیس به موارد خشونت علیه زنان رسیدگی نمی‌کنند؛
موارد بسیاری از قتل زنان در ایران و گزارشات، حاکی از آن بوده که مراجع قضایی و پلیس در اعم موارد و درجریان رسیدگی به “خشونت علیه زنان” و “اختلافات خانوادگی” نه تنها بسیار سهل‌انگارانه رفتار کرده‌، بلکه عملکرد آنها مجوزی بوده برای وقوع قتل که نمود بارز آن را می‌توان در قتل “رومینا اشرفی” در گیلان و “سرگل حبیبی” در سنندج و در آخرین مورد دررابطه با قتل “بیان و سحر مرادی” مشاهده کرد که تمام شکایات “بیان” از همسرش دررابطه با “خشونت” راه به جایی نبرده است.
خشونت علیه زنان یکی از بارزترین موارد نقض حقوق بشر در دنیا شناخته شده است، اما در ایران حتی برای آن جرم‌انگاری نشده ، کمااینکه قوانین برای قاتلین این قتل‌ها تخفیف ویژه‌ای در نظر گرفته و مجوز “کشتن زنان” را صادر می‌کنند.
بطور کل در ایران، حکومت مجوز خشونت صادر می‌کند، رسانه‌ها قتل زنان را تحریف می‌کنند، خشونت جرم‌انگاری نشده و نبود خانه امن برای زنان و عدم رسیدگی قضایی به خشونت‌ها عرصه را علیه زنان تنگ کرده و آمار خشونت را روز به روز بالاتر برده، به‌گونه‌ای که شاهد همدستی نظام سیاسی، قانونی و مردسالار علیه زنان هستیم.
با نگاهی کوتاه به مجموعه قوانین ایران در مورد زنان متوجه خواهیم شد، که در نظام حقوقی ایران زن به دلیل “جنسیت” به عنوان موجودی مستقل به‌رسمیت شناخته نشده و این پیشاپیش راه را بر خشونتی می‌گشاید که بطور سیستماتیک مجوزهای قانونی را برای خشونت در تمامی اشکال و خصوصا حادترین نوع آن یعنی زن‌کشی فراهم می‌کنند.
ساختار حقوقی که به کمک نظم مردسالار و سنت‌های ارتجاعی رفته و گفتمانی “ناموسی” از تعریف زنان و نگاه به زن و حقوقش وارد ساختار جامعه می‌کند. با نگاهی به ماده 301 و آمار بالای قتل دختران به دست پدران و خانواده پدری متوجه می‌شویم که قتل فرزند دختر بطور گسترده معنا و ریشه متفاوتی داشته، “تهدید آبرو”.
وهمچنین ماده 612 و 630 قانون مجازات اسلامی، که در ارتباط با زنان مشاهده و معنا پیدا می‌کنند؛ چراکه در این باره قانون از خود سلب مسئولیت می‌کند و مجوزو اختیار قانونی را به تصمیم شخصی و قضاوت فرد(قاتل) واگذار می‌کند.
و این دقیقا جای است که خشونت علیه زنان از مجراهای قانونی و لوایح ، مجوز گرفته و با توسل به تفکر مردسالاری و سنت‌های ارتجاعی پیاده می‌شود.

کمپین توقف قتل های ناموسی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *