جسد مثله شده زنی در سطل های زباله مشهد
کمپین توقف قتل های “ناموسی” – مردی که زن جوانی را در مشهد پس از قتل سلاخی کرده و جسد وی را درون سطل زباله رها کرده بود، شناسایی و با صدور قرار قانونی بازداشت شد
بنا به گزارش کمپین توقف قتل های :”ناموسی” به نقل از همشهری آنلاین،روز سه شنبه ۱۰ آبان۱۴۰۱، جسد زنی که مثله شده و در حدود۱۰ پلاستیک مشکی درون گاری زباله شهرداری کشف شد. مدارکی که همراه جسد مثله شده کشف شد نشان می داد که زن جوان «صبا» نام داشته سوابق وی در بانک‌های اطلاعاتی نیز نشان میداد که او بارها به کشورهای حوزه خلیج فارس، ترکیه و به ویژه دبی مسافرت کرده است و کارآگاهان احتمال دادند که ماجرای قتل به مسافرت‌های خارجی وی مرتبط باشد.
اطلاعات بانکی صبا نشان میداد که وی اخرین بار ازفروشگاهی در نزدیکی یک آژانس هواپیمایی خرید کرده است که به نظر می رسید با مسافرت‌های خارجی زن جوان ارتباطی معنادار دارد . این فرضیه کارآگاهان را به سوی آژانس هواپیمایی هدایت کرد. درباز جویی از مدیر شرکت هواپیمایی به نام وحید۴۲ ساله مشخص شد که زن جوان در روز قبل از کشف جسد نیز به وی مراجعه کرده است. همین موضوع سبب شد که مدیر آژانس هواپیمایی مورد پرسش های بیشتری قرار گیرد.
«وحید» به جزئیات بیشتری از آشنایی خود با «صبا» اشاره کرد و گفت: “او از چند سال قبل مشتری شرکت ما بود، اما پنج سال قبل وقتی به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس سفر کرد در مدت قانونی به ایران بازنگشت و طبق قانون شرکت هواپیمایی ما جریمه هنگفتی را پرداخت کرد، اما زمانی که با او تماس گرفتیم مدعی شد به دلیل مسائل غیراخلاقی دستگیر و در آن کشور زندانی شده است. او بعد از گذشت چند سال از این ماجرا دوباره با دسته گل و جعبه شیرینی به این جا آمد تا از من دلجویی کند!متهم به قتل که از گفتن حقیقت طفره می رفت و داستان سرایی می کرد سرانجام زبان به اعتراف گشود و گفت: .”
روز حادثه با من همراه شد و به این خانه مجردی آمدیم در این شرایط او تقاضای دیگری داشت و من هم به شدت مخالفت کردم، اما او تهدیدم کرد که به شرکت هواپیمایی می‌رود و آبروی مرا می‌برد! من هم که از این جمله او بسیار عصبانی شده بودم ناگهان تیغ موکت بری را برداشتم و در حالی که از پشت سر موهایش را گرفته بودم گلویش را بریدم.
متهم اگفت : “آن قدر با تیغ به گلو و سرش زدم که دیگر بی‌جان افتاد بعد هم مقداری مواد مصرف کردم و به طرف شرکت هواپیمایی رفتم که آن را تعطیل کنم! زمانی که به خانه بازگشتم نمی‌توانستم جسد را حمل کنم چون خیلی سنگین بود. به یک ابزارفروشی رفتم و با خرید تیغه اره به خانه برگشتم. کمان اره را در خانه داشتم فقط تیغه را روی آن نصب کردم و جسد او را تکه تکه کردم تا بتوانم اجزای آن را حمل کنم. قسمتی از گوشت‌ها و پوست او را با تیغه موکت بری جدا کردم و آنها را درون پلاستیک‌ها گذاشتم وشبانه درون گاری زباله انداختم و به منزلم رفتم.
با وجود بازداشت قاتل واعترافات او ممکن است این قتل زوایای پنهانی داشته باشد که هنوزروشن نشده .
