پیدا شدن جسد سرشین ۳۶ ساله درسد گاران مریوان
دوشنبه ۷ فروردین ماه سال ۱۴۰۲ خورشیدی،جسد زنی ۳۶ ساله با نام سرشین پیره متاهل مادر دو فرزند و اهل روستای بیساران از توابع شهر مریوان در سد گاران شهرستان مریوان پیدا شد.قاتل مردی ۴۲ ساله است که در گزارشات مختلفی که در رسانه ها منتشر شده نام قاتل برده نشده است. در حالیکه مخفی نگه داشتن هویت قاتل هم به نوعی مربوط به همان داستان کذایی “حفظ آبرو” است. جسد سر شین در پی شکایت همسرش . پیگیری نیروهای پلیس پس از ۱۹ روز در حالیکه سنگ بزرگی به پای مقتول بسته شده بود از زیر آب بیرون کشیده شد.
روایت هایی که از این جنایت شده نیز متفاوت است و هر کدام به بعدی از جنایت پرداخته اند.
جمیل صبار» دهیار روستای بیساران در مورد این جنایت گفته : «متهم به قتل آدم درستی نبود. قبلا سابقه سرقت، آتشسوزی برخی از خانههای روستا را داشته، اما کسی جرات نمیکرد از او شکایت کند. همه یک جورایی از او میترسیدند. بنا به اقرار قاتل ابتدا به مقتول داروی بیهوشی داده و سپس خفهاش کرده و جسد را به سنگ بزرگی بسته و داخل سد انداخته است.
پزشک قانونی نیز دلیل مرگ نامبرده را خفه گی ناشی از فشار به مجاری تنفسی اعلام کرده است
متهم به قتل در اعترافات خود گفته: داروی بیهوشی به او داده و سپس خفهاش کرده و جسد را به سنگ بزرگی بسته و داخل سد انداخته است.
برخی از گفتههای اهالی
یکی از اهالی در مورد این خبر میگوید: «از خدا پنهان نیست از بندههای خدا چه پنهان باشد همه اهالی روستا میدانستند که این آقا و خانم با هم ارتباط داشتند ولی هنوز کسی نمیداند واقعیت ماجرا چیست و این آقا چرا این خانم را به قتل رسانده است. البته خود این آقا به قتل اعتراف کرده و گفته که جسد را داخل سد گاران مریوان انداخته.
یکی دیگر از اهالی نیز میگوید: “هر دو اینها اصالتا بیسارانی هستند.این خانم در سن پایین ازدواج کرد. وقتی ازدواج دومش را انجام داد با این آقا آشنا شد. چند سال پیش وقتی خانه مقتول هنوز بیساران بود قاتل به خانه او میرود. کی؟ وقتی که شوهر این خانم خانه نبود و سر کار بود. شوهر این خانم یک جوری متوجه میشود که این آقا در غیاب او وارد خانه شده و پیش همسرش است. خودش را به خانه میرساند.”
قاتل به خاطر اینکه با شوهر این خانم روبهرو نشود خودش را از طبقه دوم خانه آنها به پایین پرت میکند و دست و پایش میشکند. کل روستا ماجرا را میفهمند و قضیه دست و پای شکسته این آقا برای همه روشن میشود. شوهر این خانم بعد از این ماجرا خانهشان را به مریوان میبرد.
یکی از برادران مقتول درخصوص قتل خواهرش میگوید: «سرشین، فرزند سوم خانواده بود و وقتی من بچه بودم ازدواج کرد. خودش هم وقتی برای بار اول ازدواج کرد سنی نداشت و کوچک بود. دو بار شوهر کرد. شوهر اولش از اقوام ما بود ولی دومین شوهرش آشنا نبود. ما احساس میکنیم این آقا به خاطر اینکه طلاهای خواهرم را بردارد او را به قتل رسانده.»
برادر متهم به قتل نیز در مورد این حادثه میگوید: “برادرم ۴۲ سال دارد و متاهل است. دو فرزند دارد و سومین فرزندش هم در راه است. شغلش آزاد بود و در همین روستا هم کار میکرد. برادرم با این خانم چند سالی رابطه داشت و تا همین چند وقت پیش هم رابطهشان ادامه داشت. همه اهالی حتی شوهر این خانم هم از رابطه آنها خبر داشتند. این خانم چند بار از خانه شوهرش قهر کرده بود و خانه پدرش برگشته بود تا از شوهرش طلاق بگیرد و با برادر من ازدواج کند”
از نحوه به قتل رساندن این خانم توسط برادرم هیچی نمیدانم. فقط میدانم بعد از به قتل رساندن او جسدش را در سد میاندازد. بعد از چند روز از آگاهی با برادرم تماس گرفتند و او را احضار کردند و گوشیاش را چک کردند.»
برغم تمام شایعاتی که در روستا بر سر زبان ها است شوهر مقتول آنها را رد و ادعا میکند که همسرش با این آقا هیچ رابطهای نداشته است. شوهر سرشین نیز در مورد به قتل رسیدن همسرش میگوید: “چند سالی میشود که ما مریوان زندگی میکنیم. من و همسرم حدود هفده سال پیش با هم ازدواج کردیم. هم او و هم من ازدواج دوممان بود. از من دو فرزند داشت و از ازدواج اولش هم یک فرزند. اصلا چنین چیزی نیست که همسرم با این آقا رابطه داشته. قبل از عید یک روز همسرم طلاهایش را برداشت تا به بازار ببرد و بفروشد. به پول طلاها نیاز داشتیم. حدود ۱۳۵ گرم طلا بود. بعد از آن روز همسرم دیگر به خانه برنگشت. مثل اینکه آن نامرد او را دیده بود و سوارش کرده بود. بعد از اینکه دیدم همسرم گم شده از آن مرد شکایت کردم.”.
یکی از عوامل دامن زدن به قتل های “ناموسی” به ویژه در شهر های کوچک و روستا ها شایعاتی را که درست یا نادرس بر سر زبانها می افتد گاه شدت این شایعات به حدی است و انقدر تکرار می شود که مردان خانواده از جمله پدر، برادر ، شوهر و یا حتی عمو وعم زاده قصد جان زنی را می کنند. مورد سرشین از جمله موارد بسیار نادری است که شوهر و برادران سرشین در برابر شایعات می ایستند و آنها را رد می کنند. خبر کشتن سرشین با همه تلخی و دردناک بودن ان جای بسی خوشحالی و امید است که در جوامع بسته وسنتی که تفریح شان شایعه سازی است مردانی پیدا می شوند که برای این شایعات نه تنها ارزشی قایل نمی شوند بلکه قاطعانه در برابر انها می ایستند.
#زن “ناموس”_هیچکس_نیست