در سایه سکوت: روایت زنی که قربانی “اختلافات خانوادگی” شد

رضوان مقدم

جمعه، نهم آذر ۱۴۰۳، در یکی از محله‌های آرام ایلام، صدای فریادهایی که از خانه‌ای بلند می‌شد، سکوت کوچه را درهم شکست. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که این صداها، آخرین لحظات زندگی یک زن ۴۶ ساله باشد، زنی که نامش در میان خطوط مبهم “اختلافات خانوادگی” برای همیشه محو شد.

آن روز، او توسط همسرش با ضربات متعدد چاقو به شدت زخمی شد. صحنه‌ای تلخ که تصویر آن تا ابد در ذهن همسایگان باقی خواهد ماند. تلاش امدادگران برای رساندن او به بیمارستان بی‌وقفه بود، اما شدت جراحات به حدی بود که حتی بهترین پزشکان هم نتوانستند جان او را نجات دهند. مرگ، پایان داستان این زن شد؛ زنی که نه نامش در اخبار آمد و نه داستان زندگی‌اش جایی روایت شد.

قاتل، همسر او، پس از ارتکاب جنایت خود را به پلیس تسلیم کرد و به سادگی اعلام کرد: «اختلافات خانوادگی.» دو کلمه، که انگار قرار است تمام چرایی این جنایت را توضیح دهند، اما در حقیقت چیزی جز سکوتی سنگین در مورد علل و دلایل واقعی این فجایع نیستند.

هویت قاتل و قربانی هرگز فاش نشد. شاید این هم بخشی از همان سکوتی است که همیشه پیرامون اینگونه جنایات وجود دارد؛ سکوتی که با نام “مسائل شخصی” یا “اختلافات خانوادگی” توجیه می‌شود و قربانیان آن، اغلب زنان، برای همیشه فراموش می‌شوند.

این داستان تنها یک روایت از خشونتی است که در سایه سکوت و نادیده‌گرفتن سیستماتیک، جان‌ها را می‌گیرد. روایت زنی که شاید اگر صدایش شنیده می‌شد، اگر کمک می‌خواست و حمایت می‌شد، امروز زنده بود.

#خشونت_خانوادگی

 # زن_ناموس_هیچکس_نیست

#ایلام

اخبار کمپین توقف قتلهای ناموسی را در گروه تلگرام کمپین  دنبال کنید

https://t.me/stophonorkilling

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *