قتل به‌خاطر طلاق: پایان خونین حق انتخاب یک زن در تهران
اوایل بهمن‌ماه ۱۴۰۳، یک زن به‌نام المیرا از طریق ضربات متعدد چاقو به ناحیه کتف و پهلو توسط همسرش در تهران کشته شد و جسد وی در حاشیه شهریار رها شد. متهم با هویت “رامین” بازداشت شد و طی بازجویی‌ها اعلام کرد بدلیل درخواست طلاق همسرش او را به قتل رسانده است. به نوشته‌ی سایت عصر ایران، المیرا بدلیل اعتیاد همسرش قصد جداشدن از وی را داشته و قرار بوده صبح روز بعد درخواست طلاق خود را در دادگاه مطرح کند. قتل المیرا، زن جوانی که تنها به‌دلیل تصمیم برای طلاق به‌دست همسرش کشته شد، بار دیگر عمق فاجعه‌بار خشونت خانگی در ایران را آشکار می‌سازد؛ خشونتی که این بار نه در خانه، بلکه با رها کردن پیکر بی‌جان او در حاشیه شهریار، به نمایش عمومی گذاشته شد.
در روایت این جنایت، دو عنصر مهم وجود دارد: نخست، تصمیم یک زن برای جدایی و دوم، پاسخ مردانه‌ای که با خشونت مرگ‌بار به این تصمیم داده شد. این قتل نشان می‌دهد که برای زنان بسیاری، حتی اقدام قانونی برای پایان دادن به یک رابطه ناسالم، می‌تواند به مرگ ختم شود. المیرا نه تنها قربانی یک فرد خشونت‌گر، بلکه قربانی ساختاری است که زنان را در روابط ناسالم، آسیب‌زا و حتی خطرناک گرفتار می‌کند؛ ساختاری که ابزارهای حمایتی برای زنانِ در معرض خشونت را یا فراهم نمی‌کند یا آن‌ها را ناکارآمد و بی‌اثر باقی گذاشته است.
در این پرونده، انگیزه قتل نه از «جنون آنی» یا «درگیری لفظی» بلکه از اراده‌ی یک زن برای تغییر سرنوشتش شکل گرفت. المیرا، به‌درستی، قصد داشت زندگی خود را از چنگال اعتیاد شوهرش و خشونت بیرون بکشد. اما جامعه و ساختار قضایی‌ای که نتوانسته در برابر تهدیدهای همسرش از او محافظت کند، در این قتل سهم بزرگی دارد.
این جنایت نه صرفاً یک موضوع شخصی ، که یک فاجعه‌ی اجتماعی است؛ نماد شکست نظامی است که باید از حق زنان برای زندگی آزادانه، بدون ترس از خشونت و تهدید، دفاع کند. المیرا صدای بسیاری از زنانی است که تصمیم‌شان برای نجات، با مرگ پاسخ داده می‌شود.
#کمپین_توقف_قتلهای_ناموسی
#خشونت_خانگی
#زنکشی
اخبار کمپین توقف قتلهای ناموسی را در گروه تلگرام کمپین دنبال کنید
با اهدای کمک های مالی خود از طریق پی پال کمپین توقف قتلهای “ناموسی” را حمایت کنیم
https://paypal.me/stophonorkillings?country.x=US&locale.x=en_US
۱ دیدگاه
[…] قتل به‌خاطر طلاق: پایان خونین حق انتخاب یک زن در تهران […]