«قتلهای ناموسی» در ایران: تحلیل ۱۱۸ مورد ثبتشده در ششماهه نخست سال ۱۴۰۴
پژوهشگر: رضوان مقدم
مقدمه : تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل موارد ثبتشده قتلهای ناموسی در ششماهه نخست سال ۱۴۰۴ در ایران میپردازد. این پژوهش بر پایهی دادههایی انجام شده است که بهصورت مستمر، نظاممند و میدانی توسط رضوان مقدم گردآوری و مستندسازی شدهاند. نتایج این تلاش مستمر تاکنون در قالب چندین گزارش تحقیقی مستقل منتشر شده و بهعنوان منبعی معتبر برای فعالان حقوق بشر، پژوهشگران، نهادهای بینالمللی و کمپینهای مقابله با خشونت علیه زنان مورد استفاده قرار گرفته است. این گزارشها علاوه بر ثبت آماری موارد قتل، به بررسی الگوها، نسبت قربانی با عامل قتل، موقعیت جغرافیایی، سن قربانیان و زمینههای اجتماعی و حقوقی وقوع این جنایتها میپردازند
هدف از این تحقیق، فراتر از ثبت اعداد و وقایع، آشکار ساختن ابعاد ساختاری قتلهای ناموسی، نقد روایتهای فرهنگی توجیهگر خشونت، و تأکید بر مسئولیت حکومت در پیشگیری، حمایت از قربانیان بالقوه و اصلاح قوانین تبعیضآمیز است. این پژوهش تلاشی است برای تبدیل رنجهای پنهانشده در حاشیه به داده، صدا و مطالبهای روشن برای عدالت و حق زندگی
سابقه تاریخی قتلهای ناموسی
پدیده قتل ناموسی موضوعی پیچیده است که ریشههای عمیقی در تاریخ جوامع پدرسالار دارد. در این جوامع سنتی، زنان به مثابه کارخانههایی برای تولید نسل و حفظ قدرت قبیله تلقی میشدند و آنچه تحت کنترل قرار میگرفت، نه صرفاً رفتار فردی، بلکه قدرت تولید مثل و بقای قبیله بود. خشونتهای ناموسی در طول تاریخ به عنوان ابزاری برای تحمیل سلسله مراتب و حفظ ساختار اجتماعی قبیله عمل کردهاند و به واسطه قوانین نانوشته عرفی و در مواردی قوانین حقوقی، تداوم یافتهاند. این سنتها، که برتری «شرافت گروهی» را بر «حقوق فردی» دیکته میکنند، به بازتولید این چرخه خشونت در طول نسلها کمک کردهاند.
تعریف امروزی قتلهای ناموسی(Honor Killings)
قتلهای ناموسی بهعنوان یکی از خشنترین اشکال خشونت مبتنی برکنترل بربدن و جنسیت، ریشه در ساختارهای پدرسالارانه و نظامهای فرهنگی-اجتماعی دارد که «بدن زن» را نه بهعنوان حق فردی زن، بلکه بهعنوان مالکیت خانوادگی تعریف میکنند. در این نوع قتلها، زن به دلیل رفتار، پوشش، انتخابهای شخصی، یا حتی شایعات و ظنّ بیاساس، توسط یکی ازمردان خانواده یا اطرافیان خود مانند دوست پسر به قتل میرسد. قتلهای ناموسی محصول ترکیب خطرناک «حقمالکیت مردانه بر بدن زن»، «ابزار خشونت خانگی» و «حمایت یا چشمپوشی ساختارهای حقوقی و حکومتی» است این پدیده تنها بر اساس حقیقت عینی نیست، بلکه سوءظنها و ادراک مردان خانواده کفایت میکند تا فرد قربانی جنایت ناموسی شود. قتلهای ناموسی نه یک واکنش آنی در لحظه، بلکه تلاشی سازمانیافته برای حفظ نورمها و ارزشهای جمعی مردسالارانه هستند که حق حیات فردی را در مقابل حفظ حیثیت خانوادگی قرار میدهند. متأسفانه، در بسیاری از جوامع، به دلیل باورهای سنتی و عدم تمایل برخی نهادها به دخالت در آنچه «مسائل خصوصی خانوادگی» قلمداد میشود، این اقدامات یا بدون مجازات میمانند و یا مجازات خفیفی در پی دارند. در نظامهای مردسالارانه، شرافت یک مرد مستقیماً به توانایی او در کنترل رفتار و تمایلات جنسی زنان وابسته به خود، از جمله همسر، دختر یا خواهر، گره خورده است. بنابراین، اگر زنی هنجارهای اجتماعی یا سنتی گروه را زیر پا بگذارد مانند امتناع از ازدواج اجباری، درخواست طلاق،انتخاب شغل مورد علاقه خود بدون رضایت پدر، همسر و یا برادر، برقراری رابطه خارج از ازدواج، یا حتی قربانی شدن در یک تجاوز جنسی از دیدگاه خانواده، وی باعث سرافکندگی شده و هدف این خشونت برای «بازگرداندن آبروی مخدوش شده» تلقی میگردد. اغلب، این قتلها از پیش برنامهریزی شده و با حمایت ضمنی یا صریح دیگر اعضای خانواده صورت میپذیرد.
معرفی پژوهش حاضر
روش جمعآوری دادهها و جامعه آماری
جامعه آماری این تحقیق شامل ۱۱۸مورد قتل ناموسی است که در طول شش ماهه اول سال ۱۴۰۴ شمسی در وب سایت کمپین توقف قتلهای “ناموسی”به ثبت رسیدهاند . دادهها به روش پایش و مانیتورینگ هدفمند رسانهها و گزارشدهی مستقیم جمعآوری شدهاند. خبرنگاران و تیم مانیتورینگ کمپین، اخبار مربوط به این نوع قتلها را به صورت روزانه از رسانههای داخلی و منابع میدانی رصد می کنند. پس از احراز هویت و تأیید انگیزه قتل ناموسی، اطلاعات هر مورد ابتدا در وبسایت کمپین ثبت شده و سپس برای تحلیل، در یک فایل ساختاریافته (اکسل) وارد شده اند. این روش ترکیبی (استفاده از منابع عمومی و منابع اختصاصی کمپین) صحت و جامعیت دادههای خام مورد مطالعه را تضمین میکند.
برای انجام تحلیلها و از نرمافزارهای بصریسازی داده (مانند پایتون یا اکسل) برای تولید نمودارها استفاده شده است.
هدف آن شناسایی الگوهای زمانی و مکانی وقوع جرم است.
روش تحلیل دادهها
تحلیل دادهها در این پژوهش دو مرحله اصلی را در بر میگیرد:
تحلیل کمی):) Quantitative Analysis
این بخش بر روی ۱۱۸ مورد ثبت شده متمرکز است و با هدف پاسخ به سؤالاتی نظیر “فراوانترین نسبت قاتل با قربانی چیست؟” انجام میشود.
تحلیل کیفی: (Qualitative Analysis)
در این بخش، برخی از پروندههای قتل، از جنبههای مختلف (انگیزه دقیق، واکنش جامعه، سابقه خشونت خانگی) مورد توصیف و روایت قرار میگیرند. هدف، ارائه یک تصویر عمیق و زمینهمند از پدیدهای است که در آمار خلاصه شده است. این روایتها به پژوهشگر کمک میکنند تا عوامل پنهان و الگوهای زمینهای خشونت را که در تحلیل کمی قابل مشاهده نیستند، شناسایی و تفسیر نماید. در نهایت، یافتههای کمی و کیفی به صورت تلفیقی برای ارائه نتایج نهایی مورد استفاده قرار میگیرند.
آنچه این آمار را تکاندهندهتر میکند، «خاموش بودن» بخش بزرگی از این فجایع است. بسیاری از قتلهای ناموسی هرگز گزارش نمیشوند، بسیاری تحت عنوان «خودکشی»، «سقوط»، «اختلاف خانوادگی» یا «حادثه» پنهان میمانند، و برخی نیز با فشار خانواده یا نهادهای رسمی از چرخه اطلاعرسانی حذف میشوند. بنابراین، این ۶۵ مورد تنها نوک یک کوه یخ عظیم هستند؛ کوهی که سایهاش بر زندگی میلیونها زن در ایران سنگینی میکند. این تحقیق تلاشی است برای ثبت مستند این خشونتها، آشکار کردن عمق بحران، و فراهم کردن دادههایی که بتواند مبنای مطالبهگری، سیاستگذاری و آگاهیبخشی عمومی قرار گیرد.
جدول شماره ۱ توزیع فراوانی نسبت با قربانی
| نسبت با قربانی | تعداد | فراوانی نسبی (درصد) |
| همسر | ۷۱ | ۶۰.۱۷.% |
| ناشناس | ۱۲ | ۱۰.۱۷% |
| پدر | ۹ | ۷.۶۳% |
| برادر | ۷ | ۵.۹۳% |
| خواستگار | ۴ | ۳.۳۹% |
| شوهر خواهر | ۴ | ۳.۳۹% |
| داماد خانواده | ۳ | ۲.۵۴% |
| شوهر خاله | ۳ | ۲.۵۴% |
| سایر موارد | ۵ | ۴.۲۴% |
| مجموع کل | ۱۱۸ | approx ۱۰۰% |
جدول توزیع فراوانی نسبت قاتل با قربانی به وضوح نشاندهنده الگوی غالب وقوع این جنایات در محیط زناشویی است. مهمترین یافته حاکی از آن است که “همسر” با ۷۱ مورد، عامل اصلی قتلها بوده و به تنهایی بیش از شصت درصد (۶۰.۱۷٪) از کل موارد را به خود اختصاص داده است، که این رقم اوج خشونت منجر به قتل در روابط زناشویی را نشان میدهد. پس از آن، دستهبندی “ناشناس” با ۱۲ مورد (۱۰.۱۷٪)، “پدر” با ۹ مورد (۷.۶۳٪)، و “برادر” با ۷ مورد (۵.۹۳٪) در ردههای بعدی قرار میگیرند که تأکیدی بر درونخانوادگی بودن اکثریت مطلق این نوع قتلها توسط نزدیکترین خویشاوندان درجه اول است. در نهایت، سایر دستهبندیهای با فراوانی کمتر از پنج مورد، مجموعاً ۴.۲۴٪ از کل آمار را تشکیل دادهاند.

نمودار توزیع فراوانی نسبت قاتل با قربانی

جدول شماره ۲ توزیع فراوانی ماه های وقوع جرم (شامل مجموع کل موارد۱۱۸)
| ماه (Month) | فراوانی (Count) | درصد (Relative Frequency) |
| Tir (تیر) | ۲۸ | ۲۳.۷۳% |
| Farvardin (فروردین) | ۲۷ | ۲۲.۸۸% |
| Ordibehesht (اردیبهشت) | ۲۷ | ۲۲.۸۸% |
| Khordad (خرداد) | ۱۶ | ۱۳.۵۶% |
| Mordad (مرداد) | ۱۵ | ۱۲.۷۱% |
| Shahrivar (شهریور) | ۹ | ۷.۶۳% |
| جمع کل (Total) | ۱۱۸ | ۱۰۰% |
تحلیل علمی توزیع فراوانی قتلهای زنان بر اساس ماه وقوع
توصیف یافتهها
استنتاج و تبیین فرضیهها (Hypotheses)
جدول شماره ۲ الگوی زمانی مشخصی از توزیع این جنایات را نشان میدهد. بیشترین فراوانی قتلها در سهماهه اول این دوره (بهار و اوایل تابستان) متمرکز شده است؛ بهطوریکه تیر با ۲۸ مورد (۲۳.۷۳٪) بالاترین آمار را ثبت کرده و پس از آن، ماههای فروردین و اردیبهشت با فراوانی مشابه ۲۷ مورد (هرکدام ۲۲.۸۸٪) قرار دارند. این سه ماه مجموعاً بیش از دو سوم (حدود ۷۰٪) کل موارد ثبتشده را شامل میشوند. در مقابل، آمار قتلها در سهماهه دوم (اواخر بهار و تابستان) بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد؛ ماه خرداد با ۱۶ مورد (۱۳.۵۶٪) و مرداد با ۱۵ مورد (۱۲.۷۱٪) در جایگاه میانی قرار دارند، و کمترین فراوانی مربوط به ماه شهریور با تنها ۹ مورد (۷.۶۳٪) است. این روند، نشاندهنده تمرکز بالاتر وقوع قتلهای ناموسی در آغاز سال و یک کاهش تدریجی تا پایان شش ماهه اول است. تجمع بالای قتلها در سهماهه اول سال و ابتدای فصل گرما میتواند به فرضیههای زیر منتهی شود که نیازمند تحقیقات کیفی و مقایسهای هستند
اوج قتلها در ماههای فروردین تا تیر: سه ماه اول سال (فروردین، اردیبهشت و خرداد) و همچنین تیرماه بالاترین تعداد قتلهای زنان را نشان میدهد تیرماه با۲۸ مورد بیشترین فراوانی را دارد .
احتمال ارتباط با تعطیلات نوروزی و افزایش درگیریهای خانوادگی در سالهای گذشته نیز دیده شده که فروردین و اردیبهشت، بهدلیل افزایش تراکم روابط خانوادگی، بیشتر شدن تنشهای داخل خانه، بازگشت خانوادهها از سفر و شروع دوباره زندگی روزمره، افزایش قابل توجهی در خشونت خانگی و قتلهای ناموسی داشتهاند.
الگوی کاملاً ساختاری توزیع ماهانه نشان میدهد قتل زنان در ایران تصادفی نیست؛ بلکه یک الگوی تکراری و سیستماتیک را دنبال و روندی پیشبینیپذیر دارد و به شدت با چرخههای اجتماعی و خانوادگی و ضعف سیستمهای حمایتی مرتبط است. این الگو، نشاندهنده عمق خشونت ساختاری علیه زنان است
این یافتهها تأکید میکنند که ریشههای قتلهای زنان در ایران علاوه بر عوامل فرهنگی-قانونی، دارای ابعاد زمانی-اجتماعی قابل پیشبینی است. برای مداخلات پیشگیرانه، تمرکز بر دوره اوج خطر (ماههای فروردین تا تیر) در سیاستگذاریهای امنیتی و اجتماعی ضروری به نظر میرسد.
جدول شماره ۳توزیع فراوانی: استان محل وقوع جرم (۱۱۸ مورد)
| استان | تعداد (فراوانی مطلق) | فراوانی نسبی (درصد) |
| تهران | ۲۱ | 17.80% |
| کرمانشاه | ۱۱ | 9.32% |
| خراسان (مجموع) | ۱۰ | 8.47% |
| مازندران | ۹ | 7.63% |
| آذربایجان غربی | ۸ | 6.78% |
| آذربایجان شرقی | ۷ | 5.93% |
| فارس | ۶ | 5.08% |
| ایلام | ۵ | 4.24% |
| خوزستان | ۴ | 3.39% |
| البرز | ۴ | 3.39% |
| لرستان | ۴ | 3.39% |
| کردستان | ۴ | 3.39% |
| هرمزگان | ۴ | 3.39% |
| گیلان | ۳ | 2.54% |
| کهگیلویه و بویراحمد | ۳ | 2.54% |
| سمنان | ۳ | 2.54% |
| کرمان | ۳ | 2.54% |
| چهارمحال و بختیاری | ۲ | 1.69% |
| خراسان رضوی | ۴ | 3.39% |
| سایر (زنجان، مرکزی، خراسان شمالی، قم، سیستان و بلوچستان، اردبیل) | ۶ | 5.08% |
| جمع کل | ۱۱۸ | 100% |

استانهای با فراوانی بیشتر
| استان | تهران | کرمانشاه | خراسان (مجموع) | مازندران | آذربایجان غربی | آذربایجان شرقی | فارس | ایلام | خوزستان | البرز |
| تعداد (فراوانی مطلق) | ۲۱ | ۱۱ | ۱۰ | ۹ | ۸ | ۷ | ۶ | ۵ | ۴ | ۴ |
| فراوانی نسبی (درصد) | 17.80% | 9.32% | 8.47% | 7.63% | 6.78% | 5.93% | 5.08% | 4.24% | 3.39% | 3.39% |
تحلیل علمی جدول توزیع فراوانی قتلهای ناموسی بر اساس استان محل وقوع (۱۱۸ مورد در شش ماهه اول ۱۴۰۴) به شرح زیر است:
تحلیل توزیع جغرافیایی قتلهای ناموسی
جدول شماره ۳ توزیع جغرافیایی نشان میدهد که پراکندگی وقوع این جنایات در سطح کشور یکنواخت نیست و بهشدت متمرکز و نامتقارن است.
کانونهای اصلی وقوع: استان تهران با ثبت ۲۱ مورد (۱۷.۸۰٪ از کل)، به عنوان بالاترین کانون وقوع قتلهای ناموسی در این دوره شناخته میشود. این میزان تقریباً دو برابر فراوانی دومین استان پرتکرار است. استان کرمانشاه با ۱۱ مورد (۹.۳۲٪) و منطقه خراسان با ۱۰ مورد (۸.۴۷٪)، ردههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند. مجموع این سه کانون اصلی، بیش از یکسوم (حدود ۳۵.۶٪) کل قتلها را شامل میشود. البته، باید توجه داشت که این آمار بالا در تهران احتمالاً تحت تأثیر عواملی چون نسبت جمعیت بالای این استان و همچنین مسئله روششناختی (مانند فعالتر بودن پوشش رسانهای و مانیتورینگ اخبار در کلانشهرها نسبت به شهرستانها که در آن مخفیکاری بیشتر است) قرار دارد.
جدول نشاندهنده تمرکز قابل توجهی در استانهای غربی، شمالی و شمال غربی است؛ بهطوریکه مازندران با۹ مورد ۹(۷.۶۳٪)، آذربایجان غربی با ۸ مورد (۶.۷۸٪) و آذربایجان شرقی با ۷ مورد (۵.۹۳٪)، در کنار کرمانشاه، بخش عمدهای از آمار را تشکیل میدهند. این الگوی جغرافیایی، نیاز به مطالعات بیشتر در خصوص عوامل فرهنگی و اجتماعی خاص این مناطق را نشان میدهد.
توزیع پراکنده و انتهای توزیع: بیش از نیمی از استانهای موجود در جدول، دارای فراوانی مطلق ۴ مورد یا کمتر هستند. استانهایی نظیر خوزستان، البرز، لرستان، کردستان و هرمزگان هر کدام با ۴ مورد (۳.۳۹٪)، در مقایسه با کانونهای اصلی، دارای آماری در سطح متوسط رو به پایین هستند. در انتهای توزیع، استانهایی نظیر چهارمحال و بختیاری تنها ۲ مورد (۱.۶۹٪) ثبت کردهاند و ۶ مورد باقیمانده (۵.۰۸٪) بین ۶ استان دیگر توزیع شدهاند که نشاندهنده پدیدهای با گستره ملی اما تمرکز محلی بالا است.
به طور خلاصه، در حالی که استان تهران به عنوان بالاترین نقطه آماری برجسته است، تمرکز جمعی در استانهای مرزی و شمالی نشاندهنده آن است که پدیده قتل ناموسی در این دوره، دارای ریشههایی منطقهای با شدتهای مختلف است. با وجود تمرکز در صدر جدول، توزیع فراوانی در بیش از ۲۰ استان رخ داده است که نشان میدهد پدیده قتل زنان محدود به یک منطقه خاص نیست و یک بحران ملی و ساختاری است.
جدول شماره ۴توزیع فراوانی قتلها بر اساس ابزار قتل (۱۱۸ مورد)
| ردیف | ابزار/روش قتل | فراوانی مطلق (Count) | فراوانی نسبی (درصد) |
| ۱ | سلاح گرم | ۴۰ | ۳۳.۹۰% |
| ۲ | سلاح سرد (چاقو، قمه و…) | ۳۹ | ۳۳.۰۵% |
| ۳ | خفه کردن (شامل طناب، روسری) | ۱۷ | ۱۴.۴۱% |
| ۴ | ضربه و جسم سخت (شامل ضربه به سر) | ۱۸ | ۱۵.۲۵% |
| ۵ | روشهای دیگر (اسید، مسموم کردن، آتش زدن) | ۴ | ۳.۳۹% |
| کل | — | ۱۱۸ | ۱۰۰% |
تحلیل جدول شماره ۴ توزیع فراوانی ابزارهای قتل ناموسی در ۱۱۸ مورد ثبتشده، نشان میدهد که اکثریت قاطع این جنایات با تکیه بر ابزارهای خشن و با پتانسیل کشندگی بالا انجام شدهاند. دو ابزار سلاح گرم با ۴۰ مورد (۳۳.۹۰٪) و سلاح سرد (شامل چاقو و قمه) با ۳۹ مورد (۳۳.۰۵٪)، تقریباً به طور مساوی و در مجموع بیش از دو سوم (حدود ۶۷٪) کل قتلها را شامل میشوند و به عنوان روشهای غالب در اجرای این جنایات برجسته هستند. این امر حاکی از دسترسی بالا و تمایل به استفاده از روشهای مؤثر و سریع در میان قاتلان است. در رده بعدی، روشهایی نظیر ضربه و جسم سخت (با ۱۸ مورد یا ۱۵.۲۵٪) و خفهکردن (با ۱۷ مورد یا ۱۴.۴۱٪) قرار دارند که حدود ۳۰٪ باقیمانده را تشکیل داده و احتمالاً اغلب در محیطهای داخلی و درگیریهای نزدیک رخ میدهند. در مقابل، «روشهای دیگر» مانند اسید، مسمومیت یا آتش زدن، با تنها ۴ مورد (۳.۳۹٪)، کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند.
نمودار شماره ۴توزیع فراوانی قتلها بر اساس ابزار قتل (۱۱۸ مورد)

روشهای سخت و غیرمتعارف (سایر ابزارها): استفاده از اسید، قرص برنج، زیر گرفتن با ماشین یا آتش زدن، گرچه از نظر فراوانی پایین است، اما از نظر شدت خشونت و هدفمند بودن برای ایجاد درد و رنج مضاعف[1] یا تحقیر قربانی اهمیت دارد و دلالت بر سطح بالای کینه و خصومت دارد. وجود فراوانی بالای روشهایی مانند خفه کردن (۱۷ مورد) و ضربه/جسم سخت (۱۸ مورد)، دلالت بر ماهیت انفرادی و خانگی قتلها دارد که در آن، قاتل فردی بسیار نزدیک به قربانی (اغلب همسر یا خویشاوند) بوده و از ابزارهای در دسترس در محیط خانه استفاده کرده است.
جدول شماره ۵ توزیع فراوانی انگیزه قتل
| انگیزه قتل | فراوانی مطلق (تعداد) | فراوانی نسبی (درصد) |
| اختلاف خانوادگی | ۳۰ | ۲۵.۴۲% |
| سوءظن | ۲۲ | ۱۸.۶۴% |
| ناموسی | ۱۸ | ۱۵.۲۵% |
| درخواست طلاق | ۹ | ۷.۶۳% |
| نامشخص | ۹ | ۷.۶۳% |
| رد پیشنهاد ازدواج | ۳ | ۲.۵۴% |
| تجاوز | ۲ | ۱.۶۹% |
| رد ازدواج اجباری | ۲ | ۱.۶۹% |
| دوست پسر | ۲ | ۱.۶۹% |
| اختلاف مالی / کنترل مالی | ۴ | ۳.۳۹% |
| سایر (رسم قبیله، انتخاب شغل، بچه دار نشدن، جدایی از همسر صیغهای، رد درخواست بازگشت، ارتباط تلفنی، حمایت از خواهر، بازگشت دوباره به خانه همسر، ازدواج خلاف میل پدر) | ۱۵ | ۱۲.۷۱% |
| جمع کل | ۱۱۸ | ۱۰۰.۰۰% |
نمودار شماره ۵ توزیع فراوانی بر حسب انگیزه قتل

میانگین سنی
تعداد قاتلانی که سن آنها در گزارش ها مشخص شده بود ۴۱ از ۱۱۸ مورد است که میانگین سنی ۴۱ ا نفر ۳۹ سال بوده در حالیکه سن ۹۲ مورد قربانی از ۱۱۸ مورد ثبت شده و میانگین سنی انها ۳۲ سال بوده است.تفاوت سنی هفت ساله، فرضیه رابطه اقتدار و سلسله مراتبی و اعمال خشونت از سوی عنصر مسنتر و دارای اقتدار (اقتصادی یا سنتی) بر زن را تقویت میکند.ضمنا این میانگین نشان میدهد که اغلب قربانیان در سنین باروری و فعالیت اجتماعی بوده است. تمرکز بالای قربانیان در گروه سنی نوجوانان (۱۵ تا ۱۹ سال)، به وضوح نشان میدهد که قتل در این سنین اغلب ناشی از اعمال کنترل شدید اجتماعی و مالکیت بر حق انتخاب زنان جوان است . توزیع فراوانی در سنین ۳۰ تا ۵۰ سال نسبتاً گسترده و پراکنده است. این امر نشان میدهد که قتل محدود به سن خاصی نیست، بلکه میتواند شامل زنانی باشد که مدتهاست ازدواج کردهاند و قربانی اختلافات طولانیمدت خانوادگی، درخواست طلاق، یا مسائل مالی شدهاند. توزیع سنی تأیید میکند که قتل زنان یک پدیده منحصر به فرد نیست، بلکه الگویی از خشونت سیستمی است که تمامی ردههای سنی، از کودک تا میانسال، را در بر میگیرد، اما با تمرکز ویژه بر زنان جوان و نوجوان که سعی در اعمال استقلال خود دارند وجود تنها یک مورد قاتل در گروه نوجوانان (۱۵-۱۹ سال) نشان میدهد که نقش فعال در انجام قتلهای زنان غالباً بر عهده مردان بالغ است.
بحث و نتیجه گیری (Discussion and Conclusion)
این تحقیق نشان میدهد که قتل زنان در ایران ریشهای چندلایه دارد: اجتماعی-اقتصادی (تنشهای مالی و فقر)، جغرافیایی (تمرکز در مناطق خاص) و ساختاری (عدم وجود قانون حمایتی موثر). پنهان کردن عمدی اطلاعات هویتی و جزئیات مربوط به قاتل (به استثنای مواردی که ناچار به بازسازی صحنه جرم هستند) مانع از بررسی دقیق الگوهای جرمشناختی و روابط قربانی-قاتل میشود. در بسیاری از موارد قتلهای ناموسی یا خانوادگی، قاتل از طریق مجازات سبک و یا عدم علنی شدن هویت، مورد حمایت نرم ساختارهای اجتماعی (مانلیستی) و قضایی قرار میگیرد. این پنهانکاری، چرخه خشونت را تداوم بخشیده و به جامعه این پیام را میدهد که قتل زن توسط مردان نزدیک، جرم عادیتری است.)
تحلیل توزیعهای آماری (زمانی، فضایی، ابزاری و جمعیتی) در ۱۱۸ مورد قتل زنان، نشان میدهد که این پدیده در ایران یک رخداد تصادفی یا فردی نبوده، بلکه دارای الگوی ساختاری و قابل پیشبینی است که ریشه در ناکارآمدی نهادهای حمایتی و تداوم ساختارهای اجتماعی مردسالارانه دارد.
الگوی زمانی-مکانی قتلها (Predictive Indicators)
پنهانکاری اطلاعات مجرم: حجم بالای اطلاعات نامشخص در مورد سن و هویت قاتلان (تنها سن ۴۱ نفر مشخص شد) یک ناکارآمدی ساختاری است که مانع از شفافیت قضایی، تحلیل دقیق الگوهای جرمشناختی و در نهایت، مانع از طرحریزی مداخلات پیشگیرانه مبتنی بر شواهد میگردد.
ابزار کشنده: بیش از ۶۷٪ از قتلها با استفاده از سلاح گرم و سلاح سرد (چاقو و ابزارهای مرتبط) انجام شدهاند. این غلبه ابزارهای کشنده قاطع، نشان میدهد که بخش قابل توجهی از این جنایات با قصد کشتن و برنامهریزی قبلی نه صرفا در اثر درگیری های اتفاقی صورت گرفته است.
در بسیاری از موارد قتلهای ناموسی ، قاتل از طریق مجازات سبک و یا عدم علنی شدن هویت، مورد حمایت نرم ساختارهای اجتماعی (مانلیستی) و قضایی قرار میگیرد. این پنهانکاری، چرخه خشونت را تداوم بخشیده و به جامعه این پیام را میدهد که قتل زن توسط مردان نزدیک، جرم عادیتری است.
تمرکز فضایی: استان تهران با ۱۷ مورد، بالاترین فراوانی را دارد و پس از آن استانهای مرزی و حاشیهای مانند کرمانشاه و آذربایجان غربی در ردههای بعدی قرار دارند. این توزیع دوقطبی، نشاندهنده دو نوع ریسک است: ریسک کلانشهری (ناشی از بینظمی اجتماعی و تراکم) و ریسک ساختاری-فرهنگی (ناشی از فقر و تسلط سنتهای مردسالار در مناطق حاشیهای و مرزی
پیشنهادات
برای مداخلات مؤثر، پیشنهاد میشود.
تمرکز بر زمان و مکان: تدوین نقشههای ریسکپذیری زمانی-مکانی و تقویت فوری مداخلات حمایتی (افزایش خانههای امن و خطوط تماس اضطراری) در استانهای با آمار بالا و در بازه زمانی بهار و اوایل تابستان
کنترل ابزار: وضع مقررات سختگیرانهتر برای دسترسی به سلاحهای گرم و سرد در مناطق پرخطر و خانوادههای درگیر خشونت
شفافیت دادهها: الزام نهادهای قضایی به انتشار دادههای آماری کامل و تفکیکشده (شامل سن و رابطه قاتل) برای تسهیل تحقیقات علمی و نظارت عمومی بر اجرای عدالت.
[1] (Overkill)






