۲۴ ژانویه برابر با ۴ بهمن روز جهانی آموزش

نویسنده: فرشته آبادی؛

آموزش یک حق انسانی است. در سال ۲۰۱۸ مجمع عمومی سازمان ملل ۲۴روز ژانویه را به عنوان روز جهانی آموزش و پروش برای تجلیل از نقش آموزش برای صلح جهانی و توسعه پایدار اعلام کرد.
در بند دو ماده ی ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال ۱۹۴۸ نوشته شده تاکید بر این است که “هدف آموزش و پرورش باید شکوفایی همه جانبه ی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد”.

شکوفایی همه جانبه ی جامعه بشری بدون یک آموزش فراگیر، همگانی و برابر نمی تواند برمعضلات اجتماعی مانند: چرخه فقر، خشونت بخصوص خشونت علیه زنان، قتلهای ناموسی، برابری جنسی جنسیتی، کودک همسری، کودکان کار، حقوق کودکان، جنگ و بحران جهانی مهاجرت فایق امد.
اگر چه اهمیت آموزش بسیار روشن است، متاسفانه در ایران و بسیاری کشورهای جهان، دسترسی عمومی و رایگان به یک آموزش برابر، انسانی ،با کیفیت بالا و بدور از کلیشه های جنسی جنسیتی یک آرزوی بزرگ است.
در ایران ، تنوع و پیچیدگی سیستم مدارس از جمله انواع مدارس دولتی و خصوصی، ارایه آموزش متفاوت و بعضا بسیار ضعیف ، تجارتی و خصوصی کردن آموزش ، عدم سرمایه گزاری کافی در آموزش و پرورش بخصوص در مناطق محروم و آسیب پذیر کشور، نبود تجهیزات فنی مدرن و مناسب با نیاز امروزه سیستم آموزشی در مدارس ، وجود مدارس و کلاس های فرسوده و غیراستاندارد بودن مطالب و شیوه آموزشی، یک آموزش برابر و با کیفیت را هدفی دور از ذهن و غیر دسترسی ساخته است.
با آمدن اپیدمی همگانی کرونا و نابسامان شدن وضیعت اقتصادی کشور و افزایش فقر شدید خانواده ها و در کنار مشکلات دیگر از جمله: عدم دسترسی به تکنولوژی لازم برای آموزش در فضای مجازی، روند ترک تحصیل به یک وضعیت نگران کننده و جبران ناپذیر تبدیل شده است.
بنا بر آمار رسمی آموزش و پرورش ایران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ ،۲۱۰ هزار و ۲۲۱ کودک در سن ۶ تا ۱۱ سال از آموزش بازمانده اند که از این تعداد ۱۱۳ هزار و ۳۹۶ کودک پسر و ۹۶ هزار و ۸۲۵ نفر دختر هستند.(1)
حتی اگرآمار رسمی آموزش و پرورش آمار دقیق و بر اساس واقعیت باشد، نشانگر بحرانی در آموزش کودکان کشور است. حال طبق یک برآورد تعداد دانش آموزانی که در سال تحصیلی ۹۸ -۹۹ از تحصیل بازمانده اند، حدود یک میلیون نفر بوده است.(2)

همچنین عدم و یا فقر آموزش و بیسوادی یک بحران جهانی است. بر اساس موسسه آمار یونسکو، در سال ۲۰۱۵ بیشتر از ۷۴۵ میلیون بزرگسال در جهان بیسواد هستند وحدود ۱۱۴ میلیون جوان هنوز فاقد مهارت های اولیه خواندن و نوشتن هستند که دو سوم (۶۳ درصد) آنها زن هستند.
دلایل متعدد اجتماعی ، اقتصادی و قانونی به مساله فقر آموزشی دامن می زند که به چندی از انها در زیر پرداخته می شود:

کودک همسری؛ بر اساس قوانین جاری کشور سن اولیه ازدواج دختران ۱۳ سال و پسران ۱٥ سال در نظر گرفته شده است. در بسیاری موارد حتی این حداقل سن در نظر گرفته نمی شود. آمار مربوط به ازدواج های ثبت شده در سازمان ثبت احوال حاکی از ازدواج ۹۷۵۳ دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله فقط در بهار سال جاری است.(3)

بیشتر ازدواج های کودکان ثبت نمی شود و همین امر منجر به نبود آمار دقیق در این حوزه است. ازدواج کودکان نه تنها خشونت جنسی، که خشونت جسمی، روحی و روانی و فرهنگی را همراه دارد. با گرفتن حق آموزش از این کودکان بدلیل ازدواج و تشکیل زود بهنگام خانواده، توانایی این کودکان برای شناخت حقوق انسانی خود، نیازهای روحی و جسمی خود، نقش خود در خانواده وتصمیم گیری و تربیت کودکان و مقابله با خشونتهای جاری بر آنان بسیار ضعیف خواهد بود. در ادامه، این شرایط ناهنجار می تواند به خشن ترین خشونت ها که کشتن و قتل ناموسی است منجر شود.
کودکان کار؛ کار کودکان کمتر از ۱۵ سال در ایران بر پایه برآوردهای رسمی بیش از ۵.۱ میلیون نفر را در
بر میگیرد.(4)

فقر، مشکلات اقتصادی، و سطح فرهنگی پایین، به جای مدرسه و درس و یادگیری، این کودکان را راهی بازار کار کرده است، بازار کاری پر از تحقیر و خشونت با کارهای سنگین با ساعتهای طولانی مدت. این کودکان از
تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آنها توجه نمی شود. این سالهای سخت و پر عذاب کودک کاری و امکان
نداشتن آموزش و یادگیری سالم و انسانی برای این کودکان کار، اثرات بسیار منفی برخود این کودکان، فرهنگ ورشد اقتصادی جامعه دارد. این کودکان برداشتها و یادگیری هایشان را از این دوران پر از خشونت و درد و رنج در آینده با جامعه و خانواده خود تقسیم می کنند و این چرخش خشونت ادامه دار می شود.
حاشیه نشینی؛ بر اساس آماری، حدود یازده میلیون نفر از جمعیت کشور را حاشیه نشین ها تشکیل میدهند. شرایط نابسامان اقتصادی از جمله عواملی است که روستاییان را مجبور به مهاجرت به شهرها می کند و این مهاجران به دلایل زیادی و از همه مهمتر به دلیل فقر نمی توانند به متن شهر و فرهنگ شهری بپیوندند. این جدایی خود باعث بسیاری مشکلات از جمله افزایش خشونت ، بخصوص خشونت علیه زنان و قتلهای ناموسی می شود. یکی از مهمترین راهای مقابله با مشکلات ناشی از حاشیه نشینی و ایجاد فرصتی برای اینده بهتر برای حاشیه نشینان بخصوص فرزندان این قشر ، ایجاد یک نظام آموزشی و تربیتی برابر و مناسب برای آنها است. متاسفانه اکثر این مناطق از لحاظ آموزشی در شرایط بحرانی و کمبود شدید قرار دارند. در این مناطق شرایط بهداشتی، روحی و روانی و مکانی لازم برای یک آموزش پایه ایی و سازنده وجود ندارد. برای نمونه در منطقه نایسراز مناطق حاشیه نشین شهر سنندج، برای ۵۴۰۰ دانش آموز تنها ۹ مدرسه وجود دارد و دبیرستانی وجود ندارد. در منطقه آساوله برای مدرسه ۲ شیفته دخترانه و پسرا نه مقطع متوسطه اول فقط ۱۳۰ مترمربع فضا تعیین شده است در حالی که برای چنین مدرسه ایی ۲۰۰۰ متر مربع فضا لازم است. (5)

در چنین مدارسی امکان آموزش با کیفیت و بازده دار بسیار کم است. مشکلات حاشیه نشینی فراوان و حل انها بسیار مشکل و پر هزینه و دراز مدت است ولی حداقل با داشتن مدارس و آموزش مناسب می توان چرخه حاشیه نشینی و مشکلات زیاد آن را کند کرد و امید برای آینده بهتررا به فرزندان حاشیه نشینان امروز داد.

قتلهای ناموسی؛ فرهنگی با باورهای غلط، پایین بودن سطح دانش و آگاهی اعضای خانواده و اطرافیان در باره حقوق فرزندان و زنان و از همه مهمتر حق و حس مالکیت مرد بر بدن زن، از عوامل مهم قتل های ناموسی است. نظام آموزشی که نه تنها مسایل تبعیض جنسیتی و حقوق زنان و کودکان را مورد بررسی ومحکومیت قرار نمی دهد، بلکه کامل به این مسایل بی اعتنا و در مواردی مشوق آنها است، عملا گامی به جلو برای آموزش بنیادی و سازنده برای جوانان خانواده بر نخواهد داشت. سطح آگاهی خانواده تا حدود زیادی با کاربرد و یا عدم کاربرد نظام رسمی آموزش ارتباط دارد. محرومیتهای آموزشی و یا سطح پایین آموزشی در بسیاری از مناطق آسیب پذیر مشوق خشونت و قتلهای ناموسی است. با آموزش ونهادینه کردن ارزشهای انسانی، تغییر فرهنگ زن ستیز و تقویت آگاهی از حق و حقوق انسانی هر فرد، می توان جلوی بسیاری از قتلهای ناموسی را گرفت.
فعالان، معلمان، کودکان و خانواده های بسیاری در ۱۰۰ ساله گذشته با به جان خریدن درد و رنج فراوان ، تلاش برای رسیدن به حق مسلم آموزش همگانی، برابر، و رایگان کرده اند و به موفقیتهای بزرگی دست یافته اند و این مهم، نور امید را برای فردایی بهتردر دلها روشن نگه داشته است. حال بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به ادامه تلاش و مبارزه برای برقراری آموزش همگانی، اجباری، برابر، رایگان، متناسب با نیازهای جامعه مدرن انسانی، متناسب با نیازها و توانایی های دانش آموزان و بر پایه ارزش دادن به ارزشهای انسانی و حقوق بشری دانش آموزان و آماده کردن آنها برای داشتن زندگی مسولانه در مقابل خود، خانواده، اطرافیان و جامعه احساس می شود. با چنین سیستم آموزشی ایجاد جامعه اي آزاد و عاری از فقر و خشونت و مملو از تفاهم، صلح ، برابری دیگر یک آرزوی دست نیافتنی و دور نخواهد بود.

کمپین توقف قتل های ناموسی


(1) نگاهی به آمار کودکان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ برابر سالنامه آماری آموزش و پرورش ، جعفر ابراهیمی
(2) سایت رادیو زمانه – در ایران هر سال کودکان بیشتری از آموزش محروم میشوند ، امیر سام گودرزی

(3) سایت آفتاب پایگاه خبری – کوردشکنی ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار ۱۴۰۰

(4) سایت رادیو فردا – ۴ میلیون نفر به مدرسه نمی روند ، سعید پیوندی

(5) سایت ُکردتودی اخبار کردستان، ایران و جهان – ضعیت فضای آموزشی در مناطق حاشیه نشین سنندج بحرانی است

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *