آتش زدن زن مورد علاقه به دلیل رد درخواست ازدواج
رضوان مقدم
چهارشنبه ۵ دیماه ۱۴۰۳ در شهر نایسر در شرق شهر سنندج در استان کردستان غزاله حدودی ۲۷ ساله به دلیل رد کردن درخواست ازدواج از سوی مردی که خواستگار او بود به آتش کشیده شد. به گفته یک منبع آگاه به کمپین کمپین توقف قتلهای “ناموسی”: غزاله زنی محترم، محکم ومستقل بود دوسال پیش که از همسرش به دلیل اعتیاد جدا شد ، استقلال خودش را حفظ کرد و حاضر نبود زیر نفوذ هیچ مردی باشد.غزاله خیاطی می کرد و زندگی خود و دختر ۱۱ ساله اش را اداره می کرد.
مدتی بود که یکی از فروشنده های نزدیک محل کار غزاله به او دلبسته بود و چندین بار ازغزاله خواستگاری کرده بود وهر بارهم پاسخ نه شنیده بود اما آن مرد به نام سیروان ساعد پناه باز هم سماجت می کرد. روزحادثه با پارچی از بنزین به محل کار او رفته و او را آتش زده و از محل متواری می شود.
شاهدان عینی که در کلانتری حاضر شدهاند تایید کردهاند چند لحظه قبل از اینکه شعلههای آتش به جان غزاله بیفتند، خواستگار او (سیروان ساعد پناه ) در حال خوش و بش کردن با پدر غزاله بوده و گفته کارش پایان یافته و دارد به خانه باز میگردد اما ساعاتی بعد با پارچی از بنزین به محل کار او رفته و بعد از مشاجره لفظی او را آتش زده است.
غزاله به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شد اما بر اثر جراحات شدید ناشی از سوختگی درگذشت. وی تنها دقایقی در آمبولانس به هوش بوده که توانسته بود در همان زمان کوتاه به پدرش بگوید چه کسی او را سوزانده است.بنا به منابع کمپین توقف قتل های “ناموسی” غزاله در یک طرح زنان سرپرست خانوار بود و یک وام کوچک گرفته و با آن یک چرخ خیاطی تهیه کرده بود و یک در تولیدی لباس کار می کرد. این آقای خواستگار نیز قبلا معتاد بوده وچند بار ترک کرده و دوباره بسراغ اعتیاد رفته بودومدام غزاله را آزار و اذیت می کرد.غزاله قبلا یک شکایت مبنی بر تهدید جانی هم ثبت کرده بود.
قتل غزاله حدودی ، نه فقط یک تراژدی فردی بلکه نمونهای از خشونتی ساختاری است که ریشه در باورهای اجتماعی نادرست و فرهنگ مالکیت مردان بر زنان دارد. این قتل بهوضوح نشان میدهد که چگونه رد درخواست ازدواج میتواند به جرقهای برای اعمال خشونت مرگبار تبدیل شود.
غزاله، زنی مستقل و قوی، پس از جدایی از همسرش، زندگی خود را اداره میکرد و نشان داد که برای داشتن زندگی مستقل نیازی به تکیه بر دیگران ندارد. اما همین استقلال، برای برخی مردان که به سنتهای مردسالارانه پایبند هستند، تهدیدی جدی بهنظر میرسد. خواستگار او که نتوانسته بود با “نه” او کنار بیاید، نهتنها حریم شخصی و حق تصمیمگیری او را نادیده گرفت بلکه با اعمال خشونتی بیرحمانه، جان او را گرفت.
درجوامعی که با آموزش های غلط “مردانگی ” مثبت تلقی می شود، وقتی مردان با جواب منفی از سوی زنان مواجه میشوند، بسیاری از آنها این پاسخ را نه بهعنوان یک تصمیم مستقل و حق طبیعی زن، بلکه بهعنوان حملهای به “مردانگی” خود تلقی میکنند. در جوامعی که مردانگی با قدرت، کنترل، و تسلط بر دیگران تعریف میشود، رد شدن از سوی یک زن میتواند حس شکست، تحقیر، و بیارزشی را در آنها برانگیزد.
این باور غلط که مردانگی به تایید دیگران یا پذیرش زنان وابسته است، باعث میشود برخی مردان پاسخ منفی را تهدیدی مستقیم به اعتبار اجتماعی و هویت فردی خود بدانند. بهویژه در فرهنگهایی که مردان از کودکی یاد میگیرند باید همیشه “قوی”، “مسلط”، و “غیرقابل شکست” باشند، این احساس میتواند آنها را به سمت رفتارهای خشونتآمیز سوق دهد.زمانی که “نه” یک زن بهعنوان انکار ارزش یا قدرت مردانه تفسیر شود، مرد ممکن است به دنبال جبران این حس شکست با اعمال قدرت از طریق خشونت باشد. در واقع، این رفتارها نشاندهنده نوعی بحران هویت مردانه است که ریشه در باورهای نادرست فرهنگی و اجتماعی دارد.
در بسیاری از جوامع، زنان بهعنوان اموال یا متعلقات مردان در نظر گرفته میشوند. این دیدگاه باعث میشود که مردان “نه” زنان را نه بهعنوان یک تصمیم فردی بلکه بهعنوان توهینی شخصی و قابلتلافی ببینند.همچنین تقدس ازدواج و نقشهای جنسیتی سنتی: فشارهای اجتماعی برای ازدواج و تاکید بر نقشهای جنسیتی قدیمی، باعث میشود که مردان احساس کنند حق دارند تصمیم زنان را تغییر دهند یا آنها را مجبور به ازدواج کنند. به علاوه ، نبود قوانین کافی برای حمایت از زنان: عدم وجود قوانین قاطع و اجرایی برای جلوگیری از خشونت علیه زنان، بهویژه در موارد تهدید، باعث میشود که چنین مواردی بهراحتی رخ دهند
#کمپین_توقف_قتلهای_ناموسی
#خشونت_خانوادگی
# زن_ناموس_هیچکس_نیست
# نایسر_سنندج
# غزاله ـحدودی
اخبار کمپین توقف قتلهای ناموسی را در گروه تلگرام کمپین دنبال کنید.