شاهرخ قاتل مینا اعترافش را پس گرفت
تیر ماه ۱۴۰۰ زنی به پلیس گزارش داد دخترش گم شده است. او به ماموران گفت دخترش به نام مینا ۲۴ ساعت است که به خانه نرفته و شوهرش هم از او خبر ندارد.
مادر مینا به ماموران اداره آگاهی گفت:” ۱۰ سال قبل دخترم با شاهرخ ازدواج کرد. آنها از ابتدای ازدواج با هم مشکل داشتند و دخترم بارها قهر کرد و به خانه ما آمد. بعد از آنکه بچهدار شدند، فکر میکردیم همه چیز بهتر میشود اما بدتر شد تا اینکه آنها از هم جدا شدند؛ اما 6 ماه بعد دوباره رجوع کردند چون شاهرخ نمیتوانست مینا را فراموش کند. با این حال درگیریهایشان بیشتر شد. روز حادثه به دخترم زنگ زدم. خبری از او نشد، با شاهرخ تماس گرفتم و وقتی پرسیدم مینا کجاست به من گفت به خرید رفته اما دیگر برنگشته است..”
پس از شکایت مادر مینا پلیس جسد زن جوانی را کنار خیابان پیدا کرد و بررسیهای اولیه نشان داد جسد متعلق به میناست. با انتقال جسد و تایید هویت او، پزشکی قانونی علت مرگ او را خفگی عنوان کرد و با توجه به گفتههای مادر مینا، شاهرخ بازداشت شد. او به قتل اعتراف کرد و گفت به خاطر اختلافات شدیدی که با زنش داشته دست به قتل زده است. مینا در زمانی که به قتل رسید ۳۰ سال داشت و قاتل ۳۵ سال.
شاهرخ ضمن اعترافاتش گفت: “نه راه پیش داشتم و نه پس. من فکر میکردم عاشق مینا هستم و دوستش دارم. فکر میکردم بدون او نمیتوانم زندگی کنم اما وقتی کنار یکدیگر بودیم مدام با هم درگیر بودیم. این وضعیت هر دو ما را خسته کرده بود. اوایل بزرگترها نمیگذاشتند از هم جدا شویم. آنها گفتند بچهدار شوید سرتان گرم میشود و دعوا نمیکنید اما اوضاع بعد از بچه بدتر شد. طلاق گرفتیم اما به خاطر دخترمان دوباره رجوع کردیم. باز هم درگیریها بیشتر شد. روز حادثه داشتیم با هم به کرج میرفتیم در راه بحثمان شد. من پشت فرمان بودم، کنترلم را از دست دادم و به مینا حمله و او را خفه کردم و کشتمش. بعد جسدش را کنار جاده انداختم.”
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی مادر مقتول درخواست قصاص کرد و از طرف فرزند مقتول نیز درخواست دیه شد.
پس از دوسال و در ادامه دادرسی در تیر ماه ۱۴۰۲ شاهرخ اتهام را رد کرد و گفت: من این حرف را قبول ندارم. اعتراف کردم چون در عزای همسرم تحت فشار شدید بودم. من زنم را دوست داشتم.”!
شاهرخ گفت: من و مینا خیلی با هم مشاجره میکردیم اما چیزی که باعث میشد طلاق نگیریم و جدا نشویم علاقه شدیدی بود که به هم داشتیم. من زنم را نکشتم و اعترافاتم اشتباه است
با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیمگیری در این پرونده وارد شور شدند.
بدگمانی و سوظن، دخالت در نحوه پوشش ، کنترل معاشرت های زن از طرف شوهر ، حضور زنان در شبکه های اجتماعی که اغلب مورد مخالفت شوهران است از جمله عواملی است که اغلب منجر به درگیری بین شوهر با زن است که با اعمال خشونت های فیزیکی و روانی نسبت به زنان همراه است.