غزاله هستم به خاطر گفتن «نه» آتشم زد،صدایم باش!
رضوان مقدم : اسمم غزاله است. زنی ۲۷ ساله، اهل نایسر در شرق سنندج. اگر امروز صدایم را میشنوی، شاید دیگر جسمی از من باقی نمانده باشد، اما داستان من را باید بدانی.دو سال پیش تصمیم گرفتم زندگیام را دوباره بسازم. از همسرم جدا شدم و با دختر ۱۱ سالهام زندگی مستقلی را آغاز کردم. خیاطی میکردم، سخت کار میکردم و با غرور زندگیام را اداره میکردم. هر روز به خودم میگفتم: تو میتوانی، تو حق داری آزاد باشی، حق داری تصمیم بگیری که زیر نفوذ هیچکس نباشی.
اما در همان نزدیکی، مردی بود که این آزادی را نمیپذیرفت. فروشندهای که بارها و بارها خواستگاری کرد، و من هر بار با احترام اما قاطعانه پاسخ دادم: «نه». من نمیخواستم درگیر رابطهای شوم که اختیارم را از دست بدهم. اما او دستبردار نبود، سماجتش خستهکننده و خطرناک بود.روز حادثه، درست مثل هر روز دیگر، به محل کارم رفتم. فکر میکردم روزی عادی خواهد بود. اما او آمد. با پارچی از بنزین. مشاجرهای کوتاه، شعلههای خشم او، و بعد شعلههای آتش. بدنم میسوخت، روحم میگریست، اما تسلیم نشدم. در آمبولانس، تنها برای دقایقی هوشیار بودم، و در همان لحظات کوتاه، توانستم به پدرم بگویم چه کسی این جنایت را مرتکب شده است.
من سوختم، اما داستان من نباید فراموش شود. من نماد حق زنان برای «نه» گفتن هستم. حق برای انتخاب، برای رد کردن، برای زندگی کردن به شیوهای که خودشان میخواهند. مردانی که «نه» را توهین به مردانگی خود میدانند، نیازمند تغییر و آموزشاند.امروز من دیگر نیستم، اما این صدا، این داستان، باید در گوش همه طنینانداز شود:
زنان حق دارند «نه» بگویند. حق دارند آزاد باشند. حق دارند زندگی کنند.
#کمپین_توقف_قتلهای_ناموسی
#خشونت_خانوادگی
# زن_ناموس_هیچکس_نیست
# نایسر_سنندج
# غزاله ـحدودی
اخبار کمپین توقف قتلهای ناموسی را در گروه تلگرام کمپین دنبال کنید.