قتل الهه حسیننژاد؛ اجبارخانواده به سکوت و پرسشهای بیپاسخ
رضوان مقدم : طبق گزارشهای منتشرشده، در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴ (۲۵ مه ۲۰۲۵) الهه حسین نژاد پس از ترک محل کارش در سعادتآباد تهران، ناپدید شد و طبق اظهارات رسانههای حکومتی، همان شب به قتل رسیده است. جسد او در ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ (۵ ژوئن ۲۰۲۵) در بیابانهای اطراف تهران پیدا شد. قتل الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ سالهای از اسلامشهر ، بازتابی هشداردهنده از وضعیت امنیت زنان، سرکوب سیاسی، و فرهنگ ریشهدار خشونت در جمهوری اسلامی ایران است. تناقضهای موجود در روایتهای رسمی و اعمال فشار شدید امنیتی برای جلوگیری از اطلاعرسانی، نشاندهنده تلاشی سیستماتیک برای پنهانسازی ابعاد واقعی این جنایت است.
مقامات در ابتدا انگیزه قتل را سرقت گوشی تلفن عنوان کردند، اما اندکی بعد، اتهاماتی نظیر «آدمربایی» و «افساد فیالارض» مطرح شد که ماهیت سیاسی-امنیتی پرونده را پیچیدهتر کرد. در روایتی دیگر، رسانههای حکومتی اعتراف کردند قاتل قصد تعرض جنسی داشته، اما با مقاومت مقتول مواجه شده است. این تفاوتها در روایت، نه تنها واقعیت را مبهمتر میکند، بلکه پرسشی اساسی را مطرح میسازد: چه چیزی در پشت این سکوت و تحریف پنهان شده است؟
متهم به قتل، بهمن فرزانه، فردی ۳۱ ساله، مذهبی، عضو هیئتهای عزاداری، و از هواداران حکومت است که سابقه خشونت خانگی و دیدگاههای زنستیزانه دارد. بررسی حسابهای اینستاگرام وی نشان میدهد که او از حامیان حکومت بودە و پیشتر در فضای مجازی حمایتهای علنی از جمهوری اسلامی و علی خامنهای ابراز کرده بود، از جمله در دی ماه ۱۳۹۸ با انتشار تصویری از خامنهای و نوشتن عبارت “عشق یعنی رهبرم. انتشار ویدیویی از لحظه بازداشت او که در آن از سوی یکی از مأموران مورد تشویق قرار میگیرد (“خوب کاری کردی، حقش بود”) نشان میدهد که خشونت علیه زنان، نه فقط محصول فردی بیمار، بلکه در بستری از مشروعیت اجتماعی و ایدئولوژیک بازتولید میشود.علاوه بر این، همسر سابق او در یم وثدیو فاش کرده که وی فردی بسیار شکاک بوده و او را بارها تا حد مرگ کتک میزده است. این افشاگریها نشان میدهد که متهم پیشینهای از خشونت داشته است.
الهه، فعال در فضای مجازی
پست های الهه در شبکه های مجازی گویای این واقعیت است که ازجنبش زن ، زندگی، آزادی حمایت کرده الهه همچنین حامی چهرههای نمادین آن چون توماج صالحی و مهدی یراحی بود. یادبود او از محمد حسینی (از اعدامشدگان اعتراضات ۱۴۰۱) نشان میدهد که صدای او فراتر از زیباییشناسی یک سالن آرایش، صدایی سیاسی و آزادیخواهانه بود. در چنین زمینهای، این احتمال که قتل او جنبهای فراتر از یک درگیری تصادفی داشته باشد، قوت میگیرد
فشار نهادهای امنیتی برای خاکسپاری مخفیانه و سکوت تحمیلی بر خانواده، نهتنها مصداق بارز نقض حق آزادی بیان و حق کرامت انسانی است، بلکه نشانگر ترسی ساختاری از هرگونه همدلی عمومی با قربانیانی است که به نوعی با جنبشهای مردمی گره خوردهاند. جمهوری اسلامی حتی در مرگ، میکوشد مقاومت را دفن کند
قتل الهه حسیننژاد، گواهی دردناک بر تلاقی خشونت جنسیتی، سرکوب سیاسی و تبعیض ساختاری است. این رویداد، بار دیگر نیاز مبرم به مستندسازی مستقل، رسانههای آزاد و پیگیری عدالتمحور در ایران را یادآور میشود. در سایه روایتهای دولتی و سانسور حکومتی، حقیقت را باید با صدای قربانیان و کنشگران زنده نگه داشت: “زن، زندگی، آزادی” تنها یک شعار نیست؛ مبارزهای است برای بقا، صدا، و عدالت
# کمپین_توقف_قتلهای_ناموسی
# امنیت_برای_زنان
# زنان_حق_زندگی_دارند
# نه_به_خشونت_علیه_زنان
# جمهوری_اسلامی_مسئول_قتل_زنان
# الهه_حسیننژاد
# نه_به_فرهنگ_زنستیز
اخبار کمپین توقف قتلهای ناموسی را در گروه تلگرام کمپین دنبال کنید
با اهدای کمک های مالی خود از طریق پی پال کمپین توقف قتلهای “ناموسی” را حمایت کنیم
https://paypal.me/stophonorkillings?country.x=US&locale.x=en_US