ازایران تا کانادا بهانه کشتار زنان؛ پنج عضو یک خانواده‌ای ایرانی در کانادا قربانی آتش‌سوزی عمدی شدند

روز دوشنبه، اول سپتامبر ۲۰۲۵، خانه‌ای در منطقه مسکونی ریچموندهیل تورنتو (کانادا) عمداً به آتش کشیده شد؛ خانه‌ای که پنج عضو یک خانواده ایرانی در آن زندگی می‌کردند. در این فاجعه، «رز» کودک ۱۱ ساله و خاله‌اش «هلیا بهاری‌کاشانی» ۲۴ ساله جان خود را از دست دادند و سه نفر دیگر، از جمله «گلبرگ بهاری‌کاشانی» مادر رز، تحت مراقبت‌های ویژه هستند و برای زنده ماندن می‌جنگند.

بر اساس گزارش رسانه‌های کانادایی، این آتش‌سوزی عمدی بوده و مظنون اصلی همسر گلبرگ معرفی شده است. گلبرگ بارها طی ماه‌های گذشته پلیس را از خشونت‌ها و تهدیدهای همسرش آگاه کرده بود، اما هیچ‌گونه حمایت مؤثری از او و فرزندانش صورت نگرفت. او که در این مدت بارها مورد تهدید قرار گرفته بود، درخواست طلاق داده بود.

اکنون گلبرگ به همراه پدرش «محمد بهاری‌کاشانی» و مادرش که نام او اعلام نشده در بخش مراقبت‌های ویژه بستری هستند. انتظار می‌رود در کشورهایی با ساختارهای دمکراتیک مانند کانادا، حفاظت از زنان در برابر خشونت در اولویت باشد، اما این پرونده نشان می‌دهد که شکایت‌ها و پیام‌های تهدیدآمیز گلبرگ از سوی پلیس نادیده گرفته شد و هیچ اقدام پیشگیرانه‌ای برای امنیت او صورت نگرفت.

پلیس کانادا این حادثه را «قتل خانوادگی» نامیده است؛ واژه‌ای فریبکارانه که همانند ایران، حقیقت خشونت جنسیتی را پنهان می‌کند و با عادی‌سازی جنایت، مسئولیت پلیس و دولت را کمرنگ جلوه می‌دهد.گلبرگ در ایران ازدواج کرده و سپس همراه با همسرش به کانادا مهاجرت کرده بود. او از کشوری پر از قوانین زن‌ستیز و خشونت‌های سازمان‌یافته گریخت، اما در کشوری که قرار بود مأمن امنیت باشد، در آتش جنایت مردسالارانه به قتلگاه او و دختر خردسالش بدل شد.

به گفته نزدیکان خانواده، گلبرگ در ماه ژوئن همراه با رز به خانه والدین خود پناه برده و به خواهرانش گفته بود به دلیل تهدیدها و خشونت‌های همسرش، مجبور به ترک خانه شده است. اما تنها چند روز بعد، همسرش او و دخترش را به خانه بازگرداند. در مراجعه بعدی به منزل پدری نیز با اضطراب گفته بود: «دوباره با هم دعوا کردیم، تهدیدم کرده.»

با وجود این شکایت‌ها، وکیل گلبرگ به ایران‌وایر گفته است که پلیس این تهدیدها را جدی نگرفته بود. به گفته «مارال میرحسینی» وکیل خانواده: «برای آن‌که پلیس تهدید را واقعی و قریب‌الوقوع تلقی کند، فرد باید مدارک و شواهد ارائه دهد و نشان دهد جانش در خطر است.» اما واقعیت این است که هیچ‌کس پیش از قتل نمی‌تواند برای پلیس اثبات کند که تهدیدها واقعی‌اند؛ فرد تنها می‌تواند بر اساس تجربه‌هایش هشدار دهد.

با این حال، مظنون اصلی همسر گلبرگروز چهارشنبه بازداشت شد، اما تنها پس از چند ساعت بازجویی آزاد گردید. پلیس به خانواده گفته است مدارک کافی برای نگهداشتن او وجود ندارد. آزادی مظنون نه تنها امنیت خانواده بازمانده را تهدید می‌کند، بلکه می‌تواند به از بین بردن شواهد نیز منجر شود.

این پرونده بار دیگر نشان داد که خشونت و قتل زنان پدیده‌ای جهانی است. در کشورهای آمریکایی و اروپایی مانند کانادا نیز زنان، به‌ویژه زنان مهاجر، قربانی خشونت‌های خانگی و مردسالارانه می‌شوند. پلیس و نهادهای مسئول با بهانه‌هایی چون «خانوادگی» خواندن این جنایات، از مسئولیت خود در حمایت از زنان شانه خالی می‌کنند. در سال‌های اخیر نیز موارد مشابهی رخ داده که در آن عاملان جنایت یا مجازات نشده‌اند یا پس از مدتی کوتاه زندان، به کشور مبدأ بازگردانده شده‌اند؛ روشی که عملاً برای مرتجعان زن‌ستیز، راهی برای فرار از مجازات فراهم می‌کند.

# کمپین_توقف_قتلهای_ناموسی

# امنیت_برای_زنان

#هلیا_ بهاری‌کاشانی

# زنان_حق_زندگی_دارند

# نه_به_خشونت_علیه_زنان

# نه_به_فرهنگ_زنستیز

اخبار کمپین توقف قتلهای ناموسی را در گروه تلگرام کمپین  دنبال کنید

https://t.me/stophonorkilling

با اهدای کمک های مالی خود از طریق  پی پال  کمپین توقف قتلهای “ناموسی” را حمایت کنیم  

https://paypal.me/stophonorkillings?country.x=US&locale.x=en_US

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *