قتل خانوادگی در آمل؛ جنایتی که رسانه‌ها آن را «اختلاف خانوادگی» نامیدند اما ریشه‌های آن عمیق‌تر بود

رضوان مقدم : شامگاه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، جنایتی بی‌سابقه در آمل رقم خورد؛ دامادی که بنا بر گزارش‌ها ابتدا در شهرستان مینودشت، همسرش به نام سمیه و دو فرزند خود به نام های عرفان ۱۸ ساله و حسام ۱۱ ساله را با سلاح کلت کمری به قتل رسانده و سپس به آمل رفته و پدر همسرزین‌العابدین قزلسفلی، ۶۲ ساله، باجناق، دو خواهر همسرملیحه، ۳۹ ساله وفاطمه، ۱۸ ساله – دختر ملیحه وحاتمه، ۱۳ ساله دختر دیگر ملیحه را به ضرب گلوله کشته است. در این حمله مرگبار، سه تن دیگر نیز مجروح شدند و نهایتاً خود عامل جنایت با همان اسلحه به زندگی خود پایان داد. پلیس و رسانه‌های داخلی از همان دقایق اولیه، این رخداد هولناک را «اختلاف خانوادگی» توصیف کردند؛ عبارتی که نه تنها ماهیت خشونت را پنهان می‌کند، بلکه ساختارهای جنسیتی و فشارهای کنترل‌گرانه‌ای را که غالباً پیش‌زمینه چنین تراژدی‌هایی است، بی‌اهمیت جلوه می‌دهد.

بر اساس شنیده‌های منتشرشده در برخی رسانه‌ها، این داماد مدت‌ها با خانواده همسرش اختلافات مالی داشته است؛ اختلافاتی که در بسیاری از پرونده‌های خشونت خانوادگی، به شکل روشن‌تری از «کنترل‌گری مردانه» ظهور می‌کند. در بسیاری از موارد مشابه، مرد با کنترل درآمد، اموال، مهریه، خرج خانه یا حتی درآمد همسر، تلاش می‌کند جایگاه قدرت مطلق در خانواده را حفظ کند و کوچک‌ترین مقاومت یا استقلال‌طلبی زن، به تهدیدی علیه «اقتدار» او تبدیل می‌شود. در چنین ساختاری، منازعات مالی هرگز صرفاً دعوای پول نیست، بلکه نشانه‌ای از مالکیت‌خواهی و سلطه‌گری مردانه‌ است؛ سلطه‌ای که در موارد بحرانی می‌تواند به شکل خشونت مرگبار بروز کند.

اما روایت خانواده و شواهد منتشرشده، تصویر دیگری ارائه می‌دهد. سال‌ها تنش، کنترل‌گری و تهدید مرگ، زندگی سمیه همسر قاتل را به چرخه‌ای از خشونت و بازگشت‌های مکرر به خانه پدری بدل کرده بود. او بارها قصد جدایی داشت اما شوهرش با تهدید جانش، راه خروج را بر او بسته بود؛ نمونه‌ای آشنا از سلطه‌گری مردانه که در بسیاری از پرونده‌های زن‌کشی دیده می‌شود. یکی از بستگان سمیه روایت می‌کند که شوهرسمیه بارها با چاقو او را تهدید کرده بود و اخیراً نیز اختلافات به اوج رسیده بود. این قتل‌عام ناگهانی و لحظه‌ای نبود؛ نتیجه سال‌ها خشونت انباشته‌ای بود که نه توسط قانون شناسایی شد، نه توسط جامعه جدی گرفته شد.

رسانه‌های داخلی با اتکای مداوم به عبارت مبهم «اختلاف خانوادگی» نه‌تنها از تحلیل این عوامل مهم خودداری کردند، بلکه عاملان خشونت ساختاری علیه زنان را پشت یک روایت بی‌خطر پنهان کردند. در این پرونده، جنایتی که با قتل همسر و دو کودک آغاز شد و به قتل هشت عضو دیگر خانواده همسر انجامید، نمی‌تواند صرفاً حاصل یک مشاجره لحظه‌ای باشد؛ چنین خشونتی ریشه در الگوی مردسالارانه‌ای دارد که مرد را صاحب تصمیم، صاحب بدن زن، صاحب خانه و حتی صاحب اقتصاد خانواده می‌داند. وقتی کنترل‌گری مالی و خشونت روانی به‌موقع شناسایی نمی‌شود و از منظر قانونی و اجتماعی جدی گرفته نمی‌شود، نتیجه آن می‌تواند دقیقاً چنین تراژدی‌هایی باشد.

این پرونده، فراتر از یک حادثه خونین، بازتاب بحران بزرگی در روابط خانوادگی و نابرابری قدرت است بحرانی که رسانه‌های داخلی ترجیح می‌دهند در قالب یک «خبر حادثه» روایت کنند، نه به‌عنوان هشداری نسبت به خشونت سیستماتیک مبتنی بر مالکیت مردانه. تا زمانی که این لایه‌های پنهان خشونت در تحلیل‌ها دیده نشود، جامعه همچنان مجبور خواهد بود فجایعی از این دست را هر چند وقت یک‌بار تجربه کند.

# کمپین_توقف_قتلهای_ناموسی

# امنیت_برای_زنان

#آمل_مازندارن

# زنان_حق_زندگی_دارند

# نه_به_خشونت_علیه_زنان

# جمهوری_اسلامی_مسئول_قتل_زنان

# نه_به_فرهنگ_زنستیز

اخبار کمپین توقف قتلهای ناموسی را در گروه تلگرام کمپین  دنبال کنید

https://t.me/stophonorkilling

با اهدای کمک های مالی خود از طریق  پی پال  کمپین توقف قتلهای “ناموسی” را حمایت کنیم  

https://paypal.me/stophonorkillings?country.x=US&locale.x=en_US

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *