برای محو خشونت علیه زنان، جهان را نارنجی کنیم به مناسبت روز جهانی حقوق بشر

شهلا عبقری : در آستانه روز جهانی حقوق بشر (ده دسامبر )هستیم و این روز را گرامی می‌داریم
زیرا در این روز یکی از مهمترین اسناد سازمان ملل در سال ۱۹۴۸ متولد شد. این سند
تأکید بر این حقیقت دارد که همهٔ انسان‌ها با حقوق، کرامت و ارزش برابر به دنیا
می‌آیند.
در این روز در سراسر جهان تلاش می‌شود که گفتگو دربارهٔ کرامت انسانی، برابری،
آزادی، عدالت و صلح تقویت شده و توجه جهانی به مسائلی مانند تبعیض، نابرابری،
خشونت جنسیتی، شکنجه، فقر و محدودیت آزادی‌ها جلب شود.
ما همچنین دریکی از ۱۶ روز نارنجی مبارزه با خشونت علیه زنان هستیم. حتما می
دانید که ۱۶ روز نارنجی ، کار زار ۱۶ روز فعالیت از تاریخ ۲۵ نوامبر (روز منع خشونت
علیه زنان) تا روز ۱۰دسامبر( روز جهانی حقوق بشر) می باشد. این کارزار در سال
۱۹۹۱ که ۲۳ فعال حقوق زنان از نقاط مختلف دنیا در دانشگاه راتجرز امریکا در جلسه
“مرکز رهبری جهانی زنان”.دور هم جمع شده بودند به وجود آمد. آنها به فکر
سامان‌دادن یک اقدام جهانی بودند که تلاش قدرتمندی را ایجاد کند و تلاش های
بیشتری صورت بگیرد تا مردم نسبت به ماهیت خشونت‌های گوناگون علیه زنان آگاه
شوند و به این حقیقت برسند که “خشونت علیه زنان، نقض حقوق انسانی
آن‌ها‌ست.”
از آن‌جا که امنیت، کرامت، آزادی و حق زندگی از حقوق اساسی بشر هستند،
هرگونه خشونت علیه زنان مستقیماً این حقوق را نقض می‌کند.
روز جهانی حقوق بشر پیام برابری، عدالت و کرامت انسانی را برجسته می‌کند. و
«جهان نارنجی» نیز بر برابری جنسیتی و رفع تبعیض تأکید دارد. هم‌زمانی این دو
مناسبت نشان می‌دهد که بدون رفع خشونت و تبعیض علیه زنان، برابری و حقوق
بشر برای همه ممکن نیست. جهان نارنجی آینده عاری از خشونت با رنگ امید را
ترسیم می کند که کاملا با روح حقوق بشر هم‌راستا است؛ زیرا حقوق بشر نیز
آینده‌ای مبتنی بر احترام، آزادی و صلح را دنبال می‌کند. کارزار جهان نارنجی کمک
می‌کند مفاهیم نظری حقوق بشر، مثل حق امنیت، حق برابری و کرامت انسانی
برای زنان به اقدام عملی تبدیل شود.
پایان کارزار در ۱۰ دسامبر باعث می‌شود صدای قربانیان خشونت جنسیتی در
مهم‌ترین روز حقوق بشر شنیده شود و دولت‌ها، سازمان‌ها و مردم به مسئولیت
خود یادآوری شوند.
گزارشی که اخیرا سازمان بهداشت جهانی منتشر کرده حاوی آماری است که
نشان‌دهنده بحران عمیقی در مورد خشونت علیه زنان است.
بر اساس این آمار اعلام شده است که تقریباً ۸۴۰ میلیون زن در سراسر جهان در
طول زندگی‌شان تجربه خشونت فیزیکی و/یا جنسی داشته‌اند. تقریباً ۱ زن از هر ۳
زن (۳۰٪) در جهان، خشونت از همسر (یا شریک زندگی) یا خشونت جنسی توسط
فرد دیگر را تجربه کرده‌اند. و در هر ده دقیقه یک زن مورد خشونت قرار می گیرد .
در طی ۱۲ ماه گذشته، حدود ۳۱۶ میلیون زن (یعنی ۱۱٪ از زنان ۱۵ سال به بالا)
خشونت فیزیکی یا جنسی را از سوی شریک زندگی تجربه کرده‌اند.

کاهش خشونت ناشی از شریک زندگی بسیار کند بوده و به طور متوسط فقط ۰.۲٪
در سال طی بیست سال گذشته کاهش یافته است.
بودجه سرمایه‌گذاری در برنامه‌های پیشگیری بسیار کم بوده است. در سال ۲۰۲۲
تنها ۰.۲٪ از کمک‌های جهانی توسعه به برنامه‌های مقابله با خشونت علیه زنان
اختصاص یافت، و در ۲۰۲۵ این مقدار کاهش بیشتری داشته است.
و برای اولین بار، این گزارش تخمین جهانی برای خشونت جنسی توسط «شخصی
غیر از شریک زن را ارائه داده و بر طبق آن ۲۶۳ میلیون زن حداقل یک بار پس از سن
۱۵ سالگی این نوع خشونت را تجربه کرده‌اند. البته باید در نظر داشت که این آمار
احتمالاً کمتر از واقعیت است چون بسیاری از موارد به دلیل شرم، ترس، انگ
اجتماعی و … گزارش نمی‌شوند.
گزارش همچنین تاکید می کند که چون خشونت علیه زنان اثرات گسترده‌ای بر روی
سلامت جسمی و روانی دارد، خدمات سلامت جنسی و روانی مانند مراکز سلامت
تن و روان می‌توانند نقطه مهمی برای حمایت از بازماندگان خشونت باشند.
گزارش درخواست می‌کند که اقدام جدی و سرمایه‌گذاری ‌هایی انجام شود و
کشورها اقدامات قاطع‌تری در این مورد انجام دهند و برنامه‌های پیشگیری مبتنی بر
شواهد را گسترش دهند.
خدمات حمایتی (بهداشتی، حقوقی، اجتماعی) متمرکز بر بازماندگان خشونت را
تقویت کنند.
سیستم‌های جمع‌آوری داده ها را بهبود بخشند تا گروه‌های آسیب‌پذیر (مثلاً زنان
دارای معلولیت، زنان مهاجر، زنان اقلیت، زنان در مناطق جنگی) هم پوشش داده
شوند.
قوانین را اجرا و تقویت کنند تا زنان و دختران بتوانند حقوق خود را بهتر پیگیری کنند و
به آن برسند.
این گزارش یک هشدار جدی است که نشان می دهد، هنوز خشونت علیه زنان یکی
از بزرگ‌ترین بحران‌های حقوق بشری و سلامت عمومی در جهان است.
این آمار نشان دهنده این حقیقت است که این مشکل، محلی نیست بلکه یک چالش
جهانی است و تقریبا در تمام کشورها و فرهنگ‌ها این مشکل دیده می‌شود.
با وجود پیشرفت‌های محدود، به نظر می‌رسد که تلاش‌ها هم از نظر کاهش
خشونت و هم از نظر تامین بودجه برای پیشگیری و حمایت از قربانیان. کافی
نبوده‌اند.
برای تغییر واقعی لازم است که دولت‌ها، سازمان‌های غیردولتی و جامعه
بین‌المللی اولویت بیشتری از نظر قانونی، مالی، فرهنگی و اجتماعی.به این موضوع
بدهند تا در سراسر جهان اقدامات موثر انجام شود.
البته برای حل هر مشکلی باید ابتدا آن را شناخت .برای شناخت خشونت علیه زنان
باید ابتدا خشونت را بفهمیم و انواع ان را بدانیم و آگاه باشیم تا بتوانیم در رفع آن
قدمی بر داریم.
خشونت علیه زنان به هر رفتار، عمل یا تهدیدی گفته می‌شود که بر پایه جنسیت
انجام می‌گیرد و باعث آسیب جسمی، جنسی، اقتصادی، اجتماعی و روانی به زنان
می‌شود. این خشونت می‌تواند در خانه، محیط کار، جامعه یا حتی فضای مجازی رخ
دهد و هدف یا نتیجه آن معمولاً کنترل، تحقیر، محدودسازی یا آسیب رساندن به زن
است. بنابراین خشونت بر پایه جنسیت است ، به این معنی که رفتار خشونت آمیز

فقط به دلیل جنس صورت می گیرد. خشونت می تواند فیزیکی، جنسی، اقتصادی ،
اجتماعی، قانونی و روانی باشد.
خشونت فیزیکی ماند کتک زدن ، هل دادن و هر یا نوع عملی که به جسم زن صدمه
میزند. آمار نشان می دهد که چهل و دو درصد از زنانی که مورد خشونت همسر خود
قرار می گیرند، کبودی بدن، شکستگی استخوان، نابینایی، خونریزی های داخلی،
صدمه به کلیه، سکته های قلبی و مغزی را تجربه می کنند و مرگ هم نهایی ترین
نتیجه خشونت است که گزارش شده است.
خشونت جنسی تجاوز یا نزدیکی به زور است. اعمال زور برای برقراری رابطه جنسی
با زنان می‌تواند منجر به بارداری‌های ناخواسته، سقط جنین، بروز بیماری‌های
مربوط به ارگان های جنسی و همچنین بیماری‌های میکربی مقاربتی مانند مثل اچ
آی وی، سوزاک، سیفلیس و کلامیدیا گردد .تحقیقات نشان می‌دهد که اعمال
خشونت همسر در زمان بارداری، احتمال سقط خود به خودی جنین، مرده به دنیا
آمدن نوزاد، زایمان زودرس و کم وزنی نوزاد را افزایش می‌دهد.
خشونت اقتصادی محروم کردن از پول، ممنوع کردن کار کردن زن است که زن را از
استقلال اقتصادی محروم می کند تا مرد بتواند همیشه اورا کنترل کند.
خشونت اجتماعی،محدود کردن ارتباطات، ایزوله‌سازی زن است که زن نتواند کمک
بگیرد.
خشونت قانونی یا ساختاری که نادیده گرفتن حقوق زن در قوانین مانند قوانین
کشورهای اسلامی که بر طبق قانون شریعت تنظیم شده است، می باشد.
و خشونت روانی که مربوط به خشونت رفتاری است که به آن کمتر توجه می‌شود.
از تمامی خشونت ها علیه زنان، معمولا بیشتر به خشونت فیزیکی و خشونت جنسی
توجه می شود که آشکار است و به خشونت رفتاری که میتوان گفت در بسیاری
موارد خشونت پنهان است توجه نمی‌شود . البته خشونت های رفتاری نیز می تواند
به خشونت های فیزیکی و جنسی ختم شده و پیامدهای مخرب تری داشته باشد.
به باور من توجه به خشونت رفتاری، بسیار عاجل است و در مواردی نیز می تواند
پیشگیر خشونت جسمی و جنسی باشد که خطرات زیادتری را بهمراه دارد.
خشونت رفتاری نوعی از خشونت است که در آن فرد با رفتارهای کنترل‌گرانه، تحقیر
آمیز یا تهدید آمیز به زن آسیب وارد می‌کند. این نوع خشونت ممکن است آشکار و یا
پنهان باشد. ولی در بیشتر موارد این نوع خشونت پنهان است
انواع خشونت‌های رفتاری علیه زنان شامل فحاشی، دشنام و تحقیر کردن،
مقصر جلوه دادن زن در هر شرایط، مسخره‌کردن ظاهر، توانایی‌ها یا باورها، تحقیر
موفقیت‌های زن، تهدید به طلاق، ،تهدید به گرفتن فرزندان، تهدید به خودکشی برای
ایجاد فشار روانی، تظاهر به نشنیدن یا جواب ندادن، محروم‌کردن زن از محبت یا
توجه به‌عنوان ابزار تنبیه، می باشد.

پیامدهای خشونت رفتاری علیه زنان:

اضطراب،افسردگی،کاهش اعتماد به نفس،احساس گناه یا بی‌ارزشی، اختلالات
خواب و تغذیه و آسیب‌های اجتماعی مثل انزوا یا کاهش عملکرد شغلی و تحصیل
است.
راه‌های مقابله با خشونت رفتاری علیه زنان:
شناخت و آگاهی:
شناخت و آگاهی برای آشکار کردن خشونت اولین قدم است که زن بداند رفتاری که
تجربه می‌کند خشونت است، نه چیز عادی. بسیاری از زنانی که تحت خشونت قرار
می گیرند به دلایل فرهنگ جامعه، حاضر به افشای آن نیستند. به ویژه در جوامعی که
کمتر توسعه یافته اند، فرهنگ عادی بودن خشونت مردان خانواده علیه دختران،
همسران و مادران وجود دارد و سکوت در برابر خشونت به بهانه حفظ آبرو تبلیغ
میشود. در این مورد باید فرد خشونت دیده تشویق شود که خشونت را برملا کند و
برای رهایی از خشونت کمک بگیرد البته در جامعه باید موسساتی وجود داشته
باشد که کارشان کمک به این افراد باشد.
تعیین حد و مرز:
زن باید تعیین حد و مرز کند و با آرامش و قاطعیت بیان کند که چه رفتارهایی قابل
قبول نیست. تکرار قاطع و محترمانه این مرزها مهم است. زمان، نوع رفتار، پیام‌ها یا
تهدیدها را باید یادداشت کند که در زمان احتیاج( روانشناس و مراجع قانونی) در
دسترس داشته باشد.
ترک آزارگر:
در برخی از جوامع، بویژه جوامع کمتر توسعه یافته به دلیل نداشتن استقلال اقتصادی
زنان، برای بسیاری از زنان ترک آزارگر امکان پذیر نیست، بنابراین در این مورد باید به
استقلال اقتصادی از طریق پروژه‌های توانمندی به زنان یاری رساند. زیرا تقویت
استقلال مالی و عاطفی بسیار مهم است . توانمندی مالی و شغلی قدرت
تصمیم‌گیری را بالا می‌برد. و داشتن شبکه حمایتی و دوستان قابل اعتماد از نظر
عاطفی بسیار مهم است.
شکایت از طریق قانون در صورت داشتن قانون مناسب در قوانین کشور:
در صورتی که قانون مناسب در کشور وجود نداشته باشد قوانین و سیاست‌ها باید
در جهت برابری جنسیتی تغییر کنند و به قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در ازدواج ،
طلاق، ارث ، حضانت کودکان، مالکیت دارایی‌ها و مالکیت تن زنان بوسیله مردان
خانواده و جامعه پایان داده شود. و سیاست های برابری جنسیتی و فرصت های برابر
برای افزایش حقوق دریافتی زنان و دگرباشان در شغل‌های گوناگون و تساوی پست
ها در مشاغل سطح بالای جامعه اعمال گردد.
مراجعه به مشاور یا روان‌شناس و متخصصان:

مراجعه به مشاور یا روان‌شناس و متخصصان می‌توانند در ایجاد اعتماد به نفس و
برنامه‌ریزی خروج از چرخه خشونت کمک کنند. البته اگر برای فرد تحت خشونت
امکان پذیر باشد و خدمات درمانی جسمانی و روانی وجود داشته باشد
توسعه‌ی برنامه‌های درمانی بسیار مورد احتیاح است و اقدامات زیر باید انجام
شود:
ایجاد بیمه های سلامت مجانی برای درمان و پیشگیری بیماری‌های گوناگون تن و
روان در دورهای مختلف زندگی زنان
فراهم آوردن نیازهای بهداشتی زنان و تسهیلات برای دسترسی به آنها
فراهم آوردن تسهیلات برای دسترسی زنان به آگاهی ها ی مراقبت از سلامت تن و
روان
ایجاد کمپین هایی برای آموزش و آگاهی رسانی و تمرکز بر آموزش و تغییر نگرش
فرهنگی:
چون در بسیاری موارد خشونت فقط یک «جرم فردی» نیست؛ بلکه یک الگوی
فرهنگی است و این برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند ایران وجود
دارد. بنابراین، آموزش و اگاهی رسانی بسیار مهم است و بایست از مدارس آغاز
شود . برای ایجاد کمپین‌های ملی تغییر نگرش جنسیتی که ازدواج زودهنگام،
غیرت‌محوری و خشونت خانگی را هدف بگیرند بایست اقدام شود.
با آموزش و آگاهی یافتن به انواع خشونت علیه زنان در 16 روز نارنجی، در روز جهانی
حقوق بشر عهد کنیم که قدم هایی موثری برای رسیدن به جهانی نارنجی برداریم.
زیرا اگر زنان، به برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی و جهانی بدون خشونت برسند
جهان به آزادی ، عدالت اجتماعی و کرامت انسانی خواهد رسید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *