جنسیت وخشونت

نویسنده :دکتر عباس محمدی اصل،
خشونت علیه زنان در ابعادی گسترده در جوامع مختلف وجود دارد که محصول فرهنگ مرد- پدر سالار است۰ از طریق همین مکانیسم است که روابط نابرابر قدرت وثروت میان زنان ومردان نهادینه میشود وتابعیت ووابستگی زنان به نحو ایدولوژیک وحقوقی توجیه میگردد۰ به این ترتیب است که مردان وحتی خود زنان به کارگزاران اجتماعی اعمال خشونت بر یکدیگر وبر خویشتن مبدل میشوند ونمیتوان چنین جان مایه ای را از هنر ،ادبیات واخلاق وسلوک و آموزش وپرورش وسایر خرده نظامهای اجتماعی جدا کرد۰این کتاب جنسیت وخشونت زمینه ای است برای شناسایی برخی از ابعاد خشونت که شامل سخنی با خواننده ، پیشگفتار ، مقدمه وبیست وشش سر فصل دیگر از جمله تعریف خشونت ، چهار چوب نظری خشونت جامعه شناسی خشونت جنسی ، روانشناسی خشونت جنسی ، خشونت جنسی وزنان قربانی ،خشونت جنسی وپایگاه اجتماعی،خشونت جنسی و عدالت اجتماعی خسونت جنسی وفرهنگ، تعرض جنسی ، خشونت جنسی وختنه زنان ودختران ،وخشونت جنسی وجریان زندگی میباشد۰
در ذیل بخشی از فصل خشونت جنسی وجریان زندگی است که در آن دکتر محمدی اصل از نگاه جامعه شناسانه به بررسی قتل زنان توسط همسرانشان میپردازد:
قتل زنان به واسطه شوهران ونزدیکان ، افراطی ترین شکل ونتیجه خشونت علیه زنان است، این امر نشانه عمق تبعیض جنسیتی است ، زیرا گرچه مردان بیشتر در معرض قتل توسط مردان هستند اما زنان عمدتا به دست مردان به قتل میرسند۰ قتل زنان یا نا پایداری خانواده وشواهد معطوف به جدایی و طلاق همایندی دارد. واز بی دفاغی جنس دوم در برابر خشونت مردان حکایت دارد واین مردان هم غالبا شوهران همین زنانند
مردان زنان را به قتل میرسانند تا نشان دهند بر آنان کنترل دارند واین امری مشروح وممدوح در عرصه فرهنگ وعرف است
بنا براین زنان آنگاه در معرض قتل قرار میگیرند که با شریکی از جنس مذکر وارد زندگی شوند واین امر پایه های خانواده را سست میکند ، زیرا از این طریق مرد میکوشد مالکیت جنسی وکنترل تولید مثل زند گی را به شنیع ترین شیوه ممکن به دست گیرد
در این شرایط ، مرد برای تبدیل شدن به فاعل خشونت جنسیتی باد پنج مرحله را پشت سر بگذارد : در مرحله پیشا قتل ،مرد به تعریف مردانگی و تعیین گرایش نسبت به زنان وروابطش با همسر میپردازد ، در مرحله دوم ، او به انطباق این تصاویر با سوژه قربانی وسوژه های شایسته نا بودی دست میزند ، در مرحله سوم ، مرد به ارزیابی چگونگی اجرای قتل میپردازد ، در مرحله چهارم ، شرایط پس از قتل را می سنجد . بلاخره اودر مرحله پنجم ، نیت خودرا بر می آورد وبا نتابج آن مواجه میشود.