رهبری تیمی مناسب برای “دوره انتقالی” در ایران

پژوهشگران برای آزادی در ایران،

سال ١٨٤٨ برای اروپا سال سرنوشت سازی بود. رژیم های سرکوبگر تعدادی از کشور ها با شورش مردمانش به چالش کشیده شدند. این شورش ها در نهایت سرکوب شدند، اما در دراز مدت، بذر تغییر کاشته شد. زمانی که مردم “آزادی” را تصور کردند، چرخ های اجتناب ناپذیر تغییر به حرکت درآمد. و در دهه های بعد، اروپا به تصویری از سال ١٨٤٨ متحول شد.

امروز مردم ایران در شرایط سال ١٨٤٨ اروپا قرار دارند. آنها نیز خواهان کنترل بیشتر بر انتخاب های شخصی خود هستند، یک حکومت دموکراتیک و سکولار، با قوانین مدنی و اجتماعی که سنت و پیشرفت را به روشی سازنده در هم آمیزد. درست مانند رنسانس اروپا که بقایای ستمگری های قرون وسطی را پشت سر گذاشت . تولد دوباره فرهنگی در راه است که بردباری و خرد رهبران افسانه ای مانند کوروش کبیر را دوباره معرفی کند. ایران به سوی جامعه ای با شهروندان فعال و آگاه  با رهبران خردمند و  آغاز ایجاد نهادهای دموکراتیک در حال حرکت است. انقلاب و تحول در ایران نیز تغییرات مشابهی را در منطقه آغاز خواهد کرد.

تولد دوباره شهروند ایرانی بسیاری از مجموعه های قبلی از باورها، قوانین، ارزش ها و مفروضات را زیر سوال می برد. تحقیق و انتقاد آزاد الهام دهنده اعتمادی جدید به امکانات افکار انسانی، خلاقیت و کیفیت بهتر زندگی خواهد شد . برخی از باورها، آداب و رسوم و نگرش ها تاریخی هستند که نیاز به ارزیابی مجدد و بازنگری هر چه  بیشتر از طریق آموزش و امتحان به صورت انتقادی دارند. این همان چیزی است که می توان آن را دوران رنسانس و روشنگری ایران نامید.

جنبش اخیر در ایران هسته اصلی رژیم و بسیاری از تابوهای مذهبی گذشته را متزلزل کرده است. یک باور قوی برای تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی واقعی در حال تکامل است.  مبارزات زنان در طول تاریخ، به ویژه درچهل و چهار سال گذشته بوده است که منجر به جنبشی شده که بوسیله زنان هدایت میشود و با حمایت و فداکاری همتایان مرد خود در زندان ها و در خیابان ها همراه است .

بنیاد گمان در ژانویه ۲۰۲٣ یک نظرسنجی جامع از ١۵٨۰۰۰ پاسخ دهنده از داخل ایران و ٤۲۰۰۰ پاسخ دهنده از ١٣۰ کشور از ایرانیان خارج انجام داد. اکثر پاسخ دهندگان تغییرات مثبتی را پیش بینی کرده اند و به جمهوری اسلامی رای منفی داده اند. ٨١ در صد از داخل ایران و ۹۹ در صد  ازخارج از ایران در همه پرسی به جمهوری اسلامی رأی منفی دادند. ٦٧ درصد از داخل ایران معتقدند قیام منجر به تغییر رژیم می شود، در حالی که در خارج از ایران آمار ۹۰ درصد است.

بر اساس این داده ها، قیام های فعال و فداکاری های چند ماهه گذشته، رژیم را در حالت تدافعی قرار داده است . برای پیشبرد موفقیت آمیز مخالفان، نیاز به یک رهبری است  که روا دارانه، سازماندهی شده، فراگیر، و دارای یک برنامه استراتژیک قابل اجرا باشد.

ما با استفاده از برخی تجربیات فرهنگی گذشته وافکار نوین که منعکس کننده تولدی دوباره است ، راهکار سازمانی زیر را پیشنهاد می کنیم و دیدگاه‌های خود را در مورد ساختار رهبری مناسب توضیح می‌دهیم:

۱-یک تیم رهبری که نمایندگی  بخش متنوع و گسترده  تر جامعه را دارد  برای  این عصر مورد نیاز است. این خصلت مردم ایران و گروه‌های اپوزیسیون ، به‌ویژه ایران است که  می تواند تعداد بیشتری از مردم را به مشارکت فعال در‌آورد. رهبری تیم می تواند ایده ها، استراتژی ها و تاکتیک های بهتری را در مقایسه با یک فرد توسعه دهد. به نظر می رسد این روزها تیم رهبری که نماینده اکثریت شهروندان ایرانی است در حال تکامل است. این یک پیشرفت بسیار خوب است.

۲-به یک تیم رهبری بر خلاف  تجربه  تاریخ گذشته ایران که مردم انتظار داشتند که فردی آنها را نجات یا هدایت کند، احتیاح است. عده قابل توجه ای هستند که با توجه به تجربه خمینی به یک نفر اعتماد ندارند، بنابراین جدا شدن از آن تاریخ فرهنگی گذشته لازم است. با توجه به اینکه قیام کنونی یک رنسانس در ایران است، بالقوه اثرات خارجی مثبتی در دیگر کشورهای اسلامی خواهد داشت که به معنای تغییرات اساسی و گسست از گذشته است که ویژگی های یک رنسانس است.

۳-بعنوان پیشگامان تغییر، زنان نقشی منحصربه ‌فرد، قدرتمند و پیشرو در تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران دارند. علاوه بر این، کمک ها و فداکاری های قابل توجهی روزانه توسط اکثریت ایرانیان انجام می شود. مشارکت‌های شجاعانه بسیاری از مخالفان (نسرین ستوده، نرگس محمدی، جعفر پناهی ٫مرداد میثمی و غیره) در مبارزه،  نشان‌دهنده طیف وسیعی از افراد بااستعداد است که آماده هستند تا به سمت تولد دوباره ایران هدایت شوند. در بین بیش از ٨ میلیون ایرانی از خارج  ایران آماده خدمت هستند، رهبران و متخصصان توانمند و شایسته بسیاری وجود دارند.

۴-یک تیم رهبری متشکل از هفت یا  نه  نفر اندازه مناسب برای تیم رهبری خواهد بود. تیم باید در تصمیم گیری متحد و کارآمد باشد.  براساس داده های نظرسنجی بنیاد گمان(ج م) نشان داده شده که رهبری تیم متشکل از هفت  یا نه نفر مناسب است. ج.م فهرستی از سی و پنح عضو بالقوه تیم رهبری ارائه داده که در میان بیست دریافت کننده بالاترین رای، سیزده  نفر مرد و هفت  نفر زن هستند، هر چند که ما فکر می کنیم ضروری است که اکثر اعضای تیم رهبری زن باشند. در تولد دوباره ایران، زنان دارای پتانسیل بالاتر برای روا داری هستند که منجر به موفقیت خواهد شد.  در تاریخ اخیر، عمکرد رهبران زن (مانند آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، کریستینا فرناندز دی کرشنر، رئیس جمهور آرژانتین، جولیا گیلارد، نخست وزیر استرالیا، تارجا هالونن، رئیس جمهور فنلاند و غیره) در کشورهای دموکراتیک نشان داده است که بسیار موفق بوده اند. آن رهبران نشان داده اند که چگونه به طور موثر رهبری  میکنند.

۵-رهبری فردی با نام ومعروفیت جهانی ممکن است  کارآمدتر باشد ، اما با این حال، رهبری فردی بخش بزرگی از مخالفان را کنار خواهد گذاشت و بنابراین منجر به تغییرات مورد انتظار نخواهد شد. همچنین، به دلیل مسئولیت‌ها و چالش‌های فوق‌العاده دوره انتقالی، مسئولیت پذیری و مدیریت خوب آن برای هر فردی خطر بالایی دارد..

در جمعی بندی، رهبری تیمی یک ساختار سازمانی ضروری است و باید متشکل از اکثریت زنانی باشد که بیشترین مبارزه و  فداکاری ها را انجام داده اند که در رابطه  با تولد دوباره جوامع و شعار آن “زن، زندگی، آزادی” است. سال ١٤۰۲/۲۰۲٣ برای ایران و به احتمال زیاد برای منطقه همانند سال  ١٨٤٨ برای اروپا، سال سرنوشت سازی خواهد بود!

پژوهشگران برای آزادی در ایران

 Scholars for Freedom in Iran: