سرگذشت تلخ حلیمه: از کودکی تا پایانی تراژیک

رضوان مقدم : صبح روز جمعه، دوم آذر، ۱۴۰۳دو روز مانده به روز جهانی منع خشونت علیه زنان  قلب حلیمه حبیب‌اللهی از ط\ش باز ایستاد. همسر حلیمه مدعی شد که او خود را از یک لوله گاز یک‌متری در خانه‌ای که در آن اقامت داشتند حلق‌آویز کرده است.. حلیمه حبیب‌اللهی، زنی از ایذه، داستانی پر از رنج، خشونت، و نابرابری‌های جنسیتی را با زندگی خود نوشت. او قربانی کودک‌همسری، ازدواج اجباری، و خشونت خانگی بود. در نوجوانی، وقتی خانواده‌اش از رابطه او با پسری مطلع شدند، به‌جای حمایت از او، تصمیم گرفتند او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش، اشکان حبیب‌اللهی، کنند. این ازدواج اجباری نه آغاز خوشبختی، بلکه شروع کابوسی پایان‌ناپذیر بود.

زندگی مشترک حلیمه به صحنه‌ای از خشونت‌های مداوم بدل شد. اشکان، همسرش، او را به‌شدت کتک می‌زد، تا جایی که حتی پدرشوهرش از ترس جان او، نمی‌توانست حلیمه را با پسرش تنها بگذارد. این زن جوان سال‌ها در یکی از روستاهای استان چهارمحال و بختیاری در سکوت رنج کشید، اما امید به تغییر شرایط همچنان در قلبش زنده بود.

آخرین سفر: از روستا تا بندرعباس

چندی پیش، اشکان به بهانه دیدار با خواهرش، حلیمه و دو فرزند خردسالشان را به بندرعباس برد. این سفر اما برای حلیمه نه فرصتی برای نفس کشیدن، بلکه نقطه پایان زندگی‌اش بود. صبح جمعه، دوم آذر، اشکان مدعی شد که حلیمه خود را با یک لوله گاز یک‌متری در خانه‌ای که در آن اقامت داشتند حلق‌آویز کرده است. اما خانواده و آشنایان حلیمه، این ادعا را قاطعانه رد کردند. آن‌ها معتقدند که نه جثه فیزیکی او توان چنین کاری را داشت و نه سابقه خشونت اشکان اجازه باور این روایت را می‌دهد.

خانواده حلیمه بر این باورند که مرگ او قتل عمدی بوده است؛ قتلی که با صحنه‌سازی به‌عنوان خودکشی جلوه داده شده است. آنها شواهد خشونت‌های گذشته و شرایط غیرمعمول این حادثه را دلایلی واضح برای اثبات این ادعا می‌دانند.

آنچه بر حلیمه گذشته ، نمادی از خشونت سیستماتیک علیه زنان در جوامع پدرسالار است. او تنها  زنی نیست که قربانی مردسالاری می شود و قتل شان خودکشی جلوه داده می شود. صدها زن دیگر در سکوتی مرگبار، زیر بار فشارهای اجتماعی و فرهنگی نابود می‌شوند. اما مرگ او به یادمان می‌آورد که این سکوت نباید ادامه یابد

حلیمه، با دو فرزند خردسالش، قربانی خشونتی شد که با نام «ناموس» توجیه می‌شود؛ مفهومی که نه شرافت، بلکه ابزاری برای سرکوب و کنترل است. سرگذشت او صدایی برای زنان بی‌صدایی است که هنوز در بند این زنجیرها اسیرند.

مرگ حلیمه ها باید تلنگری برای جامعه باشد تا مفاهیم غلطی چون غیرت و ناموس را بازنگری کند و راه را برای آزادی و عدالت هموار سازد. او شاید دیگر زنده نباشد، اما صدای عدالت‌خواهی برای او و زنان مشابهش، باید بلندتر از همیشه شنیده شود.

افزایش خشونت علیه زنان در بسیاری از جوامع، به‌ویژه در مناطقی با ساختارهای پدرسالار و فرهنگ‌های مبتنی بر کنترل زنان، به یک بحران جدی تبدیل شده است. این خشونت، که اشکال مختلفی از جمله خشونت خانگی، آزار جنسی، ازدواج اجباری، و قتل‌های ناموسی را شامل می‌شود، اغلب ریشه در نابرابری‌های جنسیتی، تابوهای فرهنگی، و فقدان قوانین حمایتی دارد. عواملی چون فقر، آموزش ناکافی، و عدم آگاهی عمومی نیز به تداوم این وضعیت کمک می‌کنند. در حالی که جنبش‌های حقوق زنان در سراسر جهان تلاش می‌کنند این بحران را به سطح آگاهی عمومی و سیاست‌گذاری‌های ملی برسانند، مقابله با این پدیده نیازمند تغییرات ساختاری، آموزشی، و فرهنگی است که از طریق توانمندسازی زنان و افزایش حساسیت جامعه نسبت به حقوق انسانی آنان ممکن می‌شود.

#خشونت_خانوادگی

 # زن_ناموس_هیچکس_نیست

#حلیمه_حبیب_الهی

اخبار کمپین توقف قتلهای ناموسی را در گروه تلگرام کمپین  دنبال کنید

https://t.me/stophonorkilling

رضوان مقدم سخنگوی کمپین توقف قتلهای “ناموسی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *