درک زبان و جنسیت
نوشته: آلیسون جولی، ترجمه ملیحه مغازه ای (ناشر: قصید سرا – چاپ اول 1399)
این کتاب 190 صفحه و شامل 6 فصل است و علاوه بر پیشگفتار نویسنده و مقدمه مترجم، نویسنده مقدمه ای بر ترجمه فارسی آن نگاشته است. آلیسون جولی در این کتاب به تاثیرات و رابطه زبان و جنسیت می پردازد و شکلگیری جنسیت زدگی زبانی را در نهادهای مختلف از جمله خانواده، مدرسه، محل کار، مذهب و اجتماع تحلیل میکند. نویسنده تأکید میکند که اصطلاحات و کلمات و حتی حرکات سخنران در مخاطب تأثیر گذار است. در واقع، جنسیت زدگی از اوان کودکی آغاز میشود و در انسانها از طریق گفتارهای افراد خانواده، آموزگاران ، همکاران ، دوستان و نهادهای مختلف از جمله نهاد های مذهبی و آموزشی در انسان ها درونی میشود و بینش یا نگاه جنسیتی آنان را شکل می دهد. این بینش با افزایش آگاهی و اراده افراد قابل تغییر است، اما احتیاج به آموزش عمیق مفهوم جنسیت و تفاوت آن با جنس دارد، زیرا بسیاری جنس را با جنسیت یکسان می دانند، در حالیکه کلیشه های مردانگی و زنانگی در محیط آموخته می شود و امری ذاتی نیست و با جنس رابطه ندارد. نویسنده در مقدمهاش در ترجمه فارسی می گوید:” کیستی ما و چگونگی ارتباط کسانی که در اطراف زندگی ما هستند در مرکز زندگی ما قرار دارد. نزدیکترین روابط ما عمیقا با جنسیت گره خورد است: چگونه رفتار میکنیم، چگونه درک میکنیم و چگونه با دیگران به توافق می رسیم.” آلیسون جولی بر این نکته تأکید میکندکه قدرت قومی ، مذهبی و هویت ها و مشخصه های طبقه اجتماعی با جنسیت به صورت پیچیده ای پیوند دارد و به طور کلی انسان ها خود را طبق آنچه افراد جامعه از آنها انتظار دارند، می شوند تا مورد قبول قرار گیرند. بنابراین، زنان و مردان در دوره های تاریخی و محیط های جغرافیایی مختلف متفاوت هستند و این به علت شرایط محیطی است، بنابراین مفاهیم جنسیتی یکسان و مطلق و قابل تعمیم برای همه دوره ها و جوامع نیستن. به علاوه حتی در یک دوره و یک جامعه خاص همه افراد آن درکی یکسان از جنسیت ندارند و برداشت آنان از این مفاهیم نسبت به میزان آگاهی آنان متفاوت است..
اگر چه آلیسون جولی در این کتاب برای مباحث خوداز مصداق های جوامع غربی استفاده میکند، اما کلیشههای مشابهی در دیگر کشورها از جمله ایران وجود دارد. ما در ایران بسیاری ازمثال های کتاب را در زندگی خود، چه زن باشیم و چه مرد تجربه کردهایم. بنابراین، میتوان با قاطعیت گفت این کتاب صرفا یک نوشته پژوهشی نیست، بلکه نقش آگاهی بخشی جنسیتی ایفا می کند. با وجود اینکه کلیشه ها و نقش های جنسیتی در چند دهه گذشته در نتیجه مقاومت ها و مبارزات انسان های آگاه تحول یافته، اما هنوز گفتمان اقتدارگرا و جنسیت زده در بسیاری از کشورها حاکم است. این گفتمان که بر تفاوت عمیق میان جنس زن و مرد قائل است، تفکر فرادستی مردان و فرودستی زنان را در نقش ها و موقعیت ها و قوانین خانوادگی و اجتماعی توجیه و بر جامعه تحمیل می کند. این کتاب و نوشته های مشابه می توانند اینگونه تفکرات، گفتمان ها و کلیشه های جنسیت زده را به چالش بکشند و انسان ها را برای تغییر خود و دیگران برانگیزند.